حمله شدیداللحن فعال سیاسی به رهبر

ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی سابق مقیم ایران در بیانیه ای در ارتباط با اعتراضات اخیر نوشت: همانگونه که آگاهان و دلسوزان این مرز و بوم به تلویح و تصریح پیش بینی می‌کردند، فساد و ناکارآمدی اقتصادی حکومت ولایت فقیه و سرکوب آزادی‌های مشروع مدنی و سیاسی جان را به لب توده محروم و مطرود رساند و باعث شد که در هفته‌های اخیر، ایران شاهد فراگیرترین اعتراضات سال‌های پس از انقلاب باشد.

هرچند بر همگان واضح و مبرهن است – ولی متأسفانه پرچمداران امروز اصلاحات از گفتنش حتی به اشاره نیز ابا دارند- مقصر اصلی چنین وضعی آقای علی خامنه‌ای است.

کسی که نهادهای تحت تولّی‌اش عملا شصت درصد اقتصاد ایران را در اختیار خود دارند و با مصونیت از حسابرسی و حساب کشی مشغول غارت اموال عمومی و ثروت ملی اند.

کسی که بخش مهمی از بودجه عمومی، مصروف نهادهای رسمی و نیمه رسمی زیر نظر او مانند ستاد تبلیغات اسلامی و نهاد نمایندگی رهبری و … می‌شود، نهادهایی که نه تنها نقشی در تولید و رشد اقتصادی ندارند بلکه کارویژه‌شان تولید مدام نفرت و خشونت و توزیع ایدئولوژی مسمومی است که بقای ایشان را در قدرت تضمین می‌کند.

کسی که برای مصون ماندن از محاسبه، فاسدترین و گوش به فرمان ترین دستگاه قضایی تاریخ معاصر ایران را پدید آور​​ده و رسانه‌ها و منتقدان را منکوب و مرعوب و محصور ساخته است.

کسی که برای برقرار نگه داشتن سلطه‌ی استبدادی‌اش طبقه‌ی مولد اقتصادی کشور را خرد کرده است و جوانان مستعد را از سرزمین مادری‌شان بالاجبار کوچانده.

کسی که تمامیت‌طلبی‌ و حرص بی حدش به قدرت، ثبات سیاسی را در این سرزمین به آرزوی محال بدل کرده است و بستر سرمایه‌گذاری‌های مولد را خشکانده.

کسی که بدون رضایت عمومی ثروت این ملت مظلوم رادر سوریه و اینجا و آنجا صرف در قدرت نگاه داشتن دیکتاتورهای فاسد و تطمیع افراد وابسته کرده… این سابقه سیاه و عشق بی حد و حصر به قدرت و جاه البته جایی برای امیدواری به تغییر منش و کردار او باقی نمی‌گذارد و این حق طبیعی مردم است که مطابق با نص صریح قانون اساسی در اصل ۲۷ به استبداد این فرد اعتراض کنند و حقوق دریغ شده خود را طلب کنند.

این اعتراضات برخواسته از متن جامعه و در پاسخ به ظلم و ناکارآمدی حاکمان آن بوده و علی الاصول بر حق است، به خشونت کشیده شدن این اعتراضات نیز ناشی از پایمال شدن حق طبیعی اعتراض به حاکمان است. اگر مردم می‌توانستند اعتراض خود را به حکمرانی شخص آقای خامنه‌ای به صورت مدنی و مسالمت‌آمیز ابراز کنند، خشونت از ابتدا مجال ظهور و بروز پیدا نمی‌کرد که شخص او آن را طلبکارانه دستاویز حمله به معترضان کند.

این دغلکاری رسوا که برای عوض کردن جایگاه شاکی و متهم به معترضان بهتان وابستگی بزنند دیگر برای مردمان این دیار باورپذیر نیست.

ماهیت پلید اصلاح طلبان معلوم شد

بهارنیوز: صادق زیباکلام، در یادداشتی برای روزنامه آرمان امروز نوشت: «با ‌آغاز اعتراضات در چند روز گذشته موضوعی‌ که بسیار اهمیت داشت، واکنش و رویکرد دو جریان سیاسی اصلی نسبت به این ناآرامی‌ها بود. تکلیف اصولگرایان از پیش مشخص است، جریانات دلواپس معلوم است اعتراضات اخیر را کجا و چه چیز نسبت دهد. جریان معتدل اصولگرا ضمن آن که سعی‌کردند، وانمود کنند مردم از گرانی‌ها و مشکلات و مسائل اقتصادی در رنج هستند اما در عین حال به گونه‌ای از کنار موضوع گذشتند که اگر چه مردم از وضعیت اقتصادی خود ناراضی هستند اما‌ این مشکلات به دولت روحانی بازمی‌گردد. بنابراین اصولگرایان چیزی در نتیجه نا‌آرامی‌ها از دست ندادند. تنها تلاش‌ آنها این بود که علت نا‌آرامی‌ها را در سوء مدیریت بدانند اما موضوع اصلی، موضع اصلاح‌طلبان است. سوال اساسی و محوری در مورد آنها این است که این مجموعه سیاسی باید چه رویکردی در رابطه با امواج نا‌آرامی‌های اخیر داشته باشند.

بسیاری از اصلاح‌طلبان نگران بودند که اگر با این ناآرامی‌ها همراهی کنند، بعد‌ها چه مشکلاتی با مسئولان پیدا خواهند کرد. به علاوه برخی از آنها هم متوجه شده بودند که جنس این نا‌آرامی‌ها با جنس وقایع ۸۸ فرق دارد. برای نمونه ظرف یک هفته گذشته حتی یک‌ بار هم شعار‌های معترضان سال‌های گذشته داده نشد. اصلاح‌طلبان متوجه شده بودند هم اقشار و لایه‌های اجتماعی که نیروی اصلی این اعتراضات هستند، با اقشار و لایه‌های اجتماعی اعتراضات سال ۸۸ متفاوت هستند و هم این که شعارهای متفاوتی سر می‌دهند. به هر میزان اعتراضات ادامه یافت شکاف میان اصلاح‌طلبان و اعتراضات اخیر بیشتر و بیشتر شد. موضع‌گیری چند روز پیش رئیس دولت اصلاحات اگر چه در قالب روحانیون مبارز بود اما بعد از سکوت ممتد ایشان و عدم اعلام موضع برخی دیگر از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب باعث گلایه تظاهر کنندگان علیه اصلاح‌طلبان شد. تیر خلاص را رئیس دولت اصلاحات به شقیقه نا‌آرامی‌ها شلیک کرد. سخنی به اغراق نرفته اگر بگویم تا اینجا زیان‌ده اصلی وقایع اخیر، اصلاح‌طلبان بودند زیرا اصولگرایان چیزی در این اعتراضات از دست ندادند اما اصلاح‌طلبان با کمال تاسف بخش از اعتبار خود را در میان جوانان و لایه‌های کم‌درآمد جامعه از دست دادند. بسیار بعید به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان در آینده بتوانند آن معجزه‌ای را که در انتخابات مجلس شورای اسلامی یا در انتخابات شورای شهر تکرار کردند را مجددا بتواند تکرار کنند. آینده البته نشان خواهد داد که موضع رئیس دولت اصلاحات درست بوده یا نه؟ اما ای‌ کاش اصلاح‌طلبان در این شرایط مسئولیت‌پذیرتر رفتار می‌کردند.