ابوالفضل قدیانی، از اعضای ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، آیتالله علی خامنهای را با یوزف گوبلز، وزیر تبلیغات هیتلر مقایسه کرده که «میپنداشت دروغ را هرچه بزرگتر بگویند راستنماتر میشود.»
آقای قدیانی در بیانیهای که در وبسایت کلمه منتشر شده، رهبر جمهوری اسلامی را از آن رو با وزیر تبلیغات هیتلر مقایسه کرده که به گفته وی، «در سرزمینی که…آشکار …حق آزادی بیان و عقیده منکوب و سرکوب شده…مدعی وجود آزادی و حق انتخاب برای مردم میشود و ادعا میکند حکومت او متعرض منتقدانش نمیشود.»
وی اضافه کرده باید از آقای خامنهای و «متصدیان دستگاههای امنیتی و قضاییاش» پرسید که «فهرست بلندبالای زندانیانی که جرمشان تبلیغ علیه نظام (بخوانید نقد دستگاه حکومت ایشان) بوده است از کجا آمده است؟»
قدیانی در ادامه این پرسشها را مطرح کرده که «آزادی انتخاب با وجود نظارت غیرقانونی استصوابی و سلب حق قانونی انتخاب شدن و انتخاب کردن چه معنایی میتواند داشته باشد؟ آزادی انتخاب در سرزمینی که شورای نگهبان استبداد دینی با دستچین کردن کاندیداها مجلس خبرگانی تشکیل میدهد که کارش مجیزگویی مستبد به جای نظارت بر اوست، چگونه متحقق شده است؟»
این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، از علی خامنهای خواسته «اگر صادق است بیاید و خود را در معرض انتخاب عمومی بگذارد و یا لااقل اجازه انتخاباتی برای مجلس خبرگان بدهد که کاندیداهایش بازتابدهنده سلایق سیاسی متنوع موجود در کشور باشند.»
وی در پاسخ به خواسته خود نیز نوشته که «صد البته که مستبد چنین کاری نخواهد کرد…چنین دروغهایی از دهان مستبد تنها نشانگر اصلاح ناپذیر بودن نظام و عقیم بودن اصلاحطلبی تسلیمطلبانه است.»
قدیانی همچنین افزوده که شیوه رهبر جمهوری اسلامی، «برای رژیمهای دیکتاتوری اوایل و اواسط سده بیستم با انحصار مطلق رسانهای جوابگو میبود اما حاشا و کلا که در دنیای رسانهها و شبکههای اجتماعی چنین جعل و تحریفی اساساً ممکن شود.»
به نوشته این فعال سیاسی، «دایره خودیهای نظام ولایت فقیه چنان تنگ شده است که حبس و بند شامل نزدیکان» محمود احمدینژاد که با «تقلب و کودتای انتخاباتی سال ۸۸ به فرمان آقای خامنهای و به دست سپاه بر سر کار ماند و خود در بستن فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همدست استبداد بوده… نیز شده است.»
قدیانی اضافه کرده که همه میدانند «سزای مقاومت در برابر آقای خامنهای و نقد و سنجش کارنامه تباه او» چیست، «کیفر این جرم نابخشودنی همانا پروندهسازیهای دستگاههای امنیتی و نهایتا حبس و زندان و … از سوی دستگاه بیداد است.»
وی در بخش دیگری از بیانیه خود، مشکل اصلی اقتصاد ایران را «فساد نهادمند، ویژهخواری و چنبره بنگاههای اقتصادی تحت تیول مستبد و استبداد» معرفی کرده و از اینکه در چنین وضعیتی، «آقای خامنهای دست پیش را میگیرد و شعار حمایت از تولید داخلی را سر میدهد»، ابراز تعجب کرده است.
این فعال سیاسی افزوده که «اگر قرار به تولید است او اولا باید دست بنگاههای اقتصادی وابسته به خود، بیت و سپاه را از اقتصاد کوتاه کند… اگر قرار به ایجاد شغل است باید بنگاههای اقتصادی ناکارآمدی که با زور اسلحه و رانت مانع رقابتاند تحت تکفل دولت برآمده از مردم و تحت نظارت رسانههای جمعی آزاد و مستقل قرار بگیرند.»
وی افزوده که رهبر جمهوری اسلامی نه تنها چنین اجازهای نخواهد داد، بلکه اجازه «نظارت دستگاههای نظارتی و بازرسی مستق» بر «خود و بنگاههای اقتصادی وابستهاش» را نیز نخواهد داد.
اشاره قدیانی به نامگذاری سال ۹۷ با عنوان سال «حمایت از کالای ایرانی» از سوی رهبر جمهوری اسلامی است.
آیتالله خامنهای در یک پیام ویدیویی مساله اصلی امسال ایران را اقتصاد و معیشت مردم دانست و گفت که اگر محور، تولید ملی باشد، بسیاری از مشکلات اقتصادی و معیشتیِ مردم و مسئله اشتغال و سرمایهگذاری حل خواهد شد.
عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در ادامه بیانیه خود، به شرایط جهانی و منطقهای علیه ایران اشاره و اصلاحطلبان را نیز متهم کرده که بدلیل «تسلیمطلبی»، «نقشی ناخواسته در گسترش سایه جنگ بر این سرزمین» دارند.
قدیانی نوشته است: «کسانی که با عقبنشینیهای پی در پی خود کشتی اصلاحات را به گل نشاندند، کسانی که برای آقای خامنهای با آوردن مردم بر سر صندوقهای انتخابات عقیم شده با تیغ نظارت استصوابی و بیاثر در ساخت قدرت، مشرعیتزایی کردهاند، به نوعی شریک ناخواسته جرم آقای خامنهای در به خطر انداختن استقلال و تمامیت ارضی این سرزمین کهن» هستند.
وی با اشاره به چند واقعه تاریخی پس از انقلاب از جمله حوادث سال ۷۸ و ۸۸ ، نوشته که «تجربه تاریخی نشان داده است که شخص مستبد…هرگاه نیروهای سیاسی را منفعل یافته بیشتر تاخته و عرصه را بر مردم فعالین فرهنگی، سیاسی و اجتماعی تنگتر کرده است.»
این فعال سیاسی از اینکه شماری از «اصلاحطلبان که در انتخابات گذشته توجیهگر تسلیم شدن به نظارت ناصواب استصوابی بودهاند و حتی اعتراضات دی ماه سال ۹۶ را طرد و نفی میکردند، بالاخره شوک و پیام اعتراضات جان به لبرسیدگان را دریافتهاند»، ابراز خرسندی کرده است.
وی نوشته که «این دوستان به این نتیجه رسیدهاند که نوک نقدها باید به سمت سکاندار استبداد، یعنی شخص آقای خامنهای باشد. چندی است این دوستان خواهان شکستن سد نظارت استصوابی و انتخابات آزاد شدهاند که این تغییر گامی به پیش است.»
آقای قدیانی، بهمنماه ۹۶ نیز آیتالله علی خامنهای را «مستبد امروز ایران» نامیده و از چهرههای جریان اصلاحطلب در ایران خواسته بود «بیش از این» بر «سر حقوق ملت» با رهبر جمهوری اسلامی «مصالحه» نکنند.
وی از جریان اصلاحطلب خواسته بود همچون مهدی کروبی، «باب نقد صریح کارنامه شخص مستبد را بگشایند.»
اشاره وی به نامه سرگشاده مهدی کروبی، از رهبران معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به رهبر جمهوری اسلامی است که وی را مسئول وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی امروز ایران دانسته بود.
آقای کروبی در این نامه خطاب به خامنهای نوشته بود که «با توجه به میزان حضور و نفوذتان در بالاترین لایه قدرت نظام باید بپذیرید که وضعیت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی امروز کشور نتیجه مستقیم سیاستهای راهبردی و اجرایی شماست».