خانه / مقالات / شتاب تحولات و دوران بسط :پرویز مصباحی

شتاب تحولات و دوران بسط :پرویز مصباحی

سرنگونی

۱ـ موقعیت حاکمیت آخوندی

بعد از خروج آمریکا از برجام سرعت تغییر و تحولات چنان شتابی بخود گرفته که همه بازیگران فعال میدان سیاست را به واقع متحیّر کرده است. تغییر و تحولات پیوسته, مانند موجهایی پی در پی بر بدنه کشتی در هم شکسته و به گل نشسته ملایان میخورد. فرایند های سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی چنان با حرکتی شتابدار به پیش میروند که دستگاه حاکمیت آخوندی را به انسداد در همه زمینه ها کشانده است. ناتوانی از تعریفی واقعی و تحلیلی منطقی از شرایط موجود باعث یاس، سرخوردگی و ناامیدی در تمامی رده های حکومت شده. عدم ظرفیت اطاق فکرهای آخوندی برای ایجاد یک چشم انداز معین در جهت روشن کردن آینده حاکمیت ارتجاع ، چنان تاثیر منفی ای بر تمامی تار و پود نظام ولایت گذاشته که حاکمیت را به بن بست مطلق کشانده است. ناتوانی از تحلیل واقعی شرایط ، نظریه پردازان آخوندی را به مرحله قفل شدگی فکری رسانده و موجب این شده که دستگاه رهبری کننده نظام را به شرایط استیصال مطلق در تصمیم گیری سوق بدهد. این واقعیت را میتوان در موضع گیریهای ضد و نقیض همه جناحهای درونی رژیم ، هم در سطح دولت به عنوان ارگان اجرایی و هم در سطح رهبری به عنوان ارائه دهنده راهکارهای استراتژیکی ، به خوبی مشاهده کرد.

۲ـ وضعیت نیروهای خارج از شورای ملی مقاومت

از سویی دیگر و در این بحبوحه اپوزیسیون همیشه در خواب ناگهان بیدار شده و کورمال به اطراف خودش نگاه میکند تا ببیند چه اتفاقی افتاده و اوضاع به کدام سمت در حال چرخیدن است تا خود را با آن هم جهت نماید .از اینرو با ناشی گری تام و تمام و از روی دستپاچگی هر روز در گوشه ای از جهان جلسه ای میگذارند و به اصطلاح خودشان اوضاع را تجزیه و تحلیل میکنند. البته تابه حال کسی نمیداند از این همه تحلیلهای غیر علمی و توخالی چه چیزی نصیب خودشان شده و چه چیزی عاید مردم ایران گردیده؟ هر چند که تا به حال بجز حرّافی و دعواهای کودکستانی از آنها چیزی دیده نشده. اما آیا اپوزیسیون حرّاف و متخصص جلسه های بیهوده که همیشه در چرت بسر میبرد و از نظر قدرت تشکیلاتی هنوز در مرحله کودکستانی میباشند، میتواند در این شرایط بغرنج و پرشتاب خود را همراه و منطبق کند و در سازماندهی بدنه اجتماعی نقشی فعال بازی نماید و به صورت جدی وارد معادلات سیاسی شود و یا نه؟ این سوالی است که البته آنها خود باید به آن پاسخ دهند و این را آینده روشن میکند. اما آنچه از تجربه سالهای قبل برمیاید میتوان حدس زد که ما از این جماعت بجز حرفهای دهان پر کن، تئوری های آنچنانی ، ناتوانی تشکیلاتی و پاسیویزم چیزی نخواهیم دید. زیرا بر اساس شاخصهای کلاسیک دنیای سیاست هنوز این جریانات به بلوغ سیاسی نرسیده اند . زیرا آنها نه توان ایجاد رهبری واحد دارند، نه ظرفیت مسئولیت پذیری در مقابل موضع گیری های مرحله ای خودشان و نه امکان تولید یک سخنگوی مشخص برای گفتگو و برقراری دیالوگ با بیرون خودشان. به همین دلیل این نیرو را نمیتوان یک نیروی منسجم و جدی بحساب آورد. معادلات پیچیده سیاسی به چیزی بیش از تئوری بافی نیاز دارد.

۳ـ شانس اصلاح طلبان

استمرار طلبان هم با نگرانی زیاد یکی بعد از دیگری به این نتیجه میرسند که دوران عوض شده و استمرار شرایط موجود دیگر به هیچ وجه میسر نیست و از حالا به بعد باید مطابق قواعد جدید بازی کرد. از این رو خانمهای محجبه، از نمایندگان مجلس گرفته تا رده های اجرایی حکومت که تا دیروز سنگ اسلام را به سینه میزدند و نان ولایت را میخوردند ، حالا یکی بعد از دیگری در خارج از کشور کشف حجاب نموده و با هفت قلم آرایش در تلویزیونهای مختلف ظاهر میشوند و ادای آدمهای امروزی و دمکرات را در میآورند و به روی مبارک خودشان هم نمیآورند که تا چه اندازه زنان جامعه ما را در دوران صدارت خود تحت عنوان سرکوبگرانه بد حجابی مورد اذیت و آزار قرار دادند. جنس مذکرشان هم که با یک مشت ریش و پشم و یقه آخوندی همه جا ظاهر میشدند امروز ریشها را سه تیغه زده پیراهن به سبک غربی میپوشند و کراوات راهم بعنوان چاشنی به آن اضافه میکنند. به نظر میاید که همه اینها در اعماق افکار خودشان به این باور رسیده اند که درب دستگاه ولایت در حال تخته شدن است و حالا باید دکان دو نبش دیگری برای خود بر سر چهارراه درماندگی سیاسیشان بنا کنند. یک ضرب المثل هست که میگوید موشها اولین جانورانی هستند که از کشتی در حال غرق بیرون میجهند.

۴ـ مسئولیت ما در رابطه با بدنه اجتماعی

در فاز جدید با تحولات شگرف ، مدار سیاسی نه دیگر بر محور اصلاحات قلّابی و نه حرّافی های روشنفکرانه بی خاصیت میچرخد. شرایط جدید موقعیتی است بسیار بغرنج و پیچیده با شتابی زیاد که تنها یک نیروی منسجم ، با تجربه و متحد میتواند از پس چالشهای آن براید. تجربه این چند دهه بخوبی نشان داده است که این نیرو تنها مقاومت ایران به رهبری خانم مریم رجوی، بانویی شرقی که به اثبات رسانده که استعداد خارق العاده ای برای مدیریت مسائل پیچیده دارد. وی با اقدام های کاملا محاسبه شده و راهبردی، به وضوح نشان داده است که میتواند سازمان خود را در سطح جهانی از میان امواج خروشان دریای متلاطم دنیای سیاست عبور دهد و همین حقیقت موجب این میشود که موقعیت این مقاومت را در شرایط کنونی منحصر بفرد کند. موقعیتی که میتواند مدار مبارزه مردم در ایران وپشتیبانان انها را در جهان هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی بالا ببرد.

البته اگر چه ساختار سازمانی مستحکم و رهبری واحد شاخصهای یک جریان سیاسی پرقدرت و با ریشه است که میتواند سمت وسوی تغییرات آینده را تعیین کند و لیکن در فاز جدید علاوه بر قدرت تشکیلاتی که مهم و ضروری است باید با عنایت به تجربه انقلابات گذشته به فاکتور بسیج مردم و جذب نیروهای جدید و سازماندهی معطوف بر قانونمندی های مرحله گذار نیز توجه خاص داشت.

از این رو در حال حاضر در انطباق با روند بعد از برجام ضروری است که بتدریج و قدم به قدم از سیاستهای انقباضی پیشین که ناشی از سرکوب شدید داخلی، سیاست مماشات، لیست گذاری تروریستی و ترفند های وزارت اطلاعات برای نفوذ و ضربه زدن از داخل بود دوری نموده و بجای آن به « سیاستهای انبساطی »روی آورد.

به همین دلیل باید برنامه های مقاومت و موضعگیریهای آنرا به صورت شفاف تری برای بدنه اجتماعی از طرق مختلف روشن نماییم . زیرا در این شرایط که رژیم ملاها در گرداب بحرانها مجبوربه اتخاذ « سیاستهای انقباضی» میباشد، بجاست که ما با« سیاستهای انبساطی» سهم واقعی خودمان را از نیروهای اجتماعی کسب کنیم . در عین حال در این مسیر بهترین و مناسبترین بسترلازم مردمی آماده میشود تا ما با اقدامات مشخص، سیاست شیطان سازی وزارت اطلاعات را افشا کرده و آنرا به کارتی سوخته تبدیل نماییم .

اولین اقدام مشخص در این حوزه که زمینه آنهم به یمن تلاشهای شبانه روزی مجاهدین آماده است شرکت همه گیر در گردهمایی پرشکوه و بزرگ مقاومت در پاریس است. تا بتوانیم پیامی قوی به خلق بپا خواسته بخصوص جوانان و زنان قهرمان ایران بدهیم، که مقاومت با تمام توان برای رسیدن به آزادی همراه ، همگام و پشتیبان آنها در همه جهات است. امسال بخاطر تحولات بسیار زیادی که بوجود آمده ، میتوان پیش بینی نمود که این گردهمایی تاثیر مضاعف بر روند پر شتاب مسائل سیاسی گذاشته و بعنوان یک پارامتر قوی برای مطرح شدن هر چه بهتر و بیشتر آلترناتیو واقعی در فاز عبور عمل میکند. از اینرو این گردهمایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

در کنارهمه این دست اقدامات ، میبایستی به صورت موازی با طراحی و برنامه ریزیهای میان مدت و با تلاش فراوان و بکار گیری تمامی ابزارهای مهم و تاثیر گذار مدرن تبلیغاتی برنامه ده ماده ای خانم مریم رجوی را میان مردم برده و به سوالات پایه ای آنها پاسخهای مناسب و قابل فهم داد تا ازاین طریق فرایند جذب و سازماندهی سهل و آسانتر گردد. در این حالت است که میتوان قدم به قدم سیاست شیطان سازی وزارت اطلاعات را که سالیان دراز سایه سیاه و شوم خود را بر سر ما انداخته بود خنثی کرده و طرحهای وزارت اطلاعات را یکی بعد از دیگری برای مردم روشن نماییم . همه اینها اما مستلزم این است که امکانات کافی و برنامه ریزی دقیقی وجود داشته باشد تا بتوان « سیاست انبساطی »را در سطح توده مردم به پیش برد، زیرا به یمن مردم به پا خواسته زمینه کار برای جذب نیرو آماده است و لایه های امنیتی در حال فروپاشی از درون هستند

نتیجه گیری

در شرایط پسا برجام و ناتوانی رژیم برای عکس العمل مناسب به تحریم های کمر شکن آمریکا و مجموعه بحرانهای مرگباری که نظام را محاصره کرده است وهمچنین عدم توان مقابله با خروش انقلابی مردم ، زمینه برای تغییرات بنیادین بیش از پیش آماده است. در این موقعیت اگر چه برای دوران گذار «کیفیت سازمانی ـ تشکیلاتی» بسیار ضروری میباشد اما بدون مکمل آن که همانا «کمیت اجتماعی» است ، میتواند ما را درطی مسیر با مشکلاتی مواجه نماید. اما ما میتوانیم پیشا پیش با برنامه ریزی صحیح و طراحی درست از بوجود آمدن بعضی مشکلات جلوگیری نموده و موقعیت آلترناتیو را به یک مدار کیفی بالاتر ارتقا دهیم. تجربه تاریخی نشان میدهد که نباید گذاشت که نیازهای اجتماعی بر توانمندیهای یک سیستم پیشی بگیرند، زیرا در آن صورت ما به یک دور فرسایشی بیهوده میافتیم. به نظر نگارنده این متن ، مقاومت هم ظرفیتهای ایدئولوژیکی و هم تواناییهای تشکیلاتی لازم برای ارئه راه حلهای معقول و قابل اجرای این مرحله با اهمیت را دارا میباشد.

غزل زیبایی از مولانا که بسیار با شرایط کنونی ما نیزهمخوانی دارد، این موقعیت ما را به شیرین ترین زبان بیان میکند.

دلبری و بی‌دلی اسرار ماست – کار کار ماست چون او یار ماست

نوبت کهنه فروشان درگذشت – نوفروشانیم و این بازار ماست

آری در شرایط کنونی ما نیرویی نو و با اندیشه ای مدرن هستیم که میتوانیم اهریمن ارتجاع را که کهنه فروش تاریخ ما بود، از دور خارج کرده و بجای آن ایرانی آزاد و آباد را از نو پی ریزی نماییم.

پرویز مصباحی

آلمان 20/06/2018