آفتابكاران اخبار و مقالات دربارة ايران و مقاومت
نوشین جعفری عکاس اصلاح طلب سینما و تئاتر و دختر قدرت الله جعفری از مقامات حزب پان‌ایرانیسم و فرقه ضاله بهائیت هفته گذشته بازداشت و از سرنوشت او کسی با خبر نیست. عده ای بعد دستگیری او را از دسته براندازان نظام می دانند و به وی اتهام حضور در فتنه 88 نیز می زنند و عده ای به وی ارتباط با سفارت خانه های بیگانه انگلیس و فرانسه را نسبت می دهند . برخی نیز اورا دخترِ جاسوس خطاب کرده اند اما آنچه منبع خبری داخلی ایران مشرق نیوز اعلام کرده است: به گفته غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه اتهام وی را اهانت به مقدسات و حضرت سید الشهدا و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی دانسته اند.
نوشین جعفری حرفه روزنامه نگاری در بخش فرهنگ و هنر را از سال 1387 آغاز نمود و در شلوغی های سال 1388 نیز یکبار بازداشت شده است. مهدی محمودیان فعال حقوق بشر، عضو کمیته اطلاع‌رسانی جبهه مشارکت و انجمن دفاع از حقوق زندانیان در صفحه توئیتر خود گفته است “اگر می‌خواهید بدانید اعتراف‌گیری‌های کثیف چگونه رخ داده‌است بازداشت خانم نوشین جعفری را دنبال کنید”. نوشین جعفری که با عکاسی از سریال شهرزاد 2 بیشتر مورد توجه قرار گرفت با حضور در فیلم سینمایی لانتوری به عنوان عکاس برنده جایزه بهترین مجموعه عکس از دومین جشن عکاسان سینمای ایران شد وکلیه درآمدهای این نمایشگاه نیز صرف قربانیان اسیدپاشی کرد.
صفحه توئیتر یار دبستانی
“پیش مرگ خواهمت شد روزی ایرانم، پس خواهمت” جمله آغازین اکانت توئیتر صفحه یار دبستانی است که به سران کشور خانم نوشین جعفری از ادمین های فعال این صفحه بوده و در آن به نشر اکاذیب، هتک حرمت به امام شیعان و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی روی آورده شده. دوستان و اطرافیان نوشین جعفری اما چیز دیگری می گویند و او را یک عکاس فعال در حوزه سینما، تئاتر می دانند و رهبری صفحه مذکور را متعلق به وی نمی دانند و اداعای مطرح شده را پرونده سازی می دانند. برخی از حامیان نوشین جعفری نیز با کنایه به آن دسته تندرویانی که وی را از براندازان نظام خطاب کرده گفته اند “هرجا نامی از براندازان است نام تاجزاده می درخشد” و درجایی دیگر با اشاره به نام مصطفی تاجزاده گفته اند : ماهی از سر گنده گردد نی ز دم.
واکنش سلبریتی ها در خصوص بازداشت و سرنوشت نامعلوم نوشین جعفری نیز جالب توجه بوده است. آزاده صمدی در صفحه شخصی اینستاگرامش می گوید ” این روز ها اخبار نگران کننده ای راجع به تو شنیده میشه. زمان مثل همیشه اثبات کننده قضاوت های نادرست خواهد بود” . مهناز افشار نیز نوشته است : “نوشین جعفری خبرنگار فرهنگی و عکاس پنج روزه که بازداشت شده و هیچ تماسی با خانواده‌اش نگرفته. نوشین فقط خبرنگار و عکاسه و هیچ اکانتی غیر از اکانتی که به اسم خودشه در توییتر نداره “. علیرضا معتمدی نویسنده، بازیگر و کارگردان نیز در صفحه اش یادداشت کرده است ” دوست ما کجاست ؟ یک هفته است که وی بازداشت شده است و هنوز نام نهاد بازداشت کننده و محل نگه داری اش اعلام نشده و در این مدت هیچ تماسی با خانواده اش نداشته . ما نگران نوشین هستیم.
تکرار سناریوی زهرا کاظمی؟
با وجود نگرانی ها و دلهره های جامعه هنری و مطبوعاتی کشور متاسفانه بعد از گذشت 10 روز از بازداشت نوشین جعفری هنوز هیچ اطلاعی از سرنوشت وی در دسترس نیست. نگرانی ها از آنجایی شعله ور می شوند که سناریوی مشابه چنین پرونده ای را 15 سال پیش به زهرا کاظمی عکاس دو تابعیتی ایرانی –کانادایی نسبت دادند که نهایتا با مرگ فجیح این هنرمند زیر شکنجه در زندان ختم شد. زهرا کاظمی عکاس دوتابعیتی در دوم تیر ماه سال 1382 در حین تهیه گزارش و تصویر از تجمع خانواده‌های زندانیان در مقابل زندان اوین بازداشت می‌شود. زهرا کاظمی چندی بعد بنا بر اعلام حکمی از سوی دادستانی وقت سعید مرتضوی به جرم جاسوسی مورد بازجویی و شنجه قرار می گیرد.
بنا بر اعلام دادستان پرونده 72 ساعت بعد از دستگیری زهرا کاظمی وی در بیمارستان به اغما می رود و دچار مرگ مغزی می شود. گزارشات حاکی از این است سناریوی ساختگی زهرا کاظمی از یک تیم بازجویی به تیم دیگر حواله می شود و سردرد و حال تهوع و خونریزی بینی او را هم به حساب “اعتصاب غذا” می گذارند. ولی آن زمان که تیر سعید مرتضوی به سنگ می خورد و زهرا کاظمی به اغما می رود و او موفق نمی شود که از اعتراف های جاسوس کانادایی فیلمبرداری کند و با پرونده های “خبرنگاران انگلیسی و آمریکایی” پلی بزند و پزشکان مرگ مغزی زهرا کاظمی را اعلام می کنند، برای آنکه آثار جرم را محو کند هم به بازپرس دستور می دهد که قرار بازداشت موقت را به قرار وثیقه تبدیل کند و هم به سراغ محمدحسین خوشوقت می رود که علت مرگ را سکته مغزی اعلام نماید . اما پشت پرده ی این سناریو آمده است: «بنابه گزارش پزشکی قانونی علت فوت خانم کاظمی شکستگی جمجمه، خونریزی مغزی و عوارض آن در اثر اصابت جسم سخت به سر و یا برخورد سر به جسم سخت است.».
به علاوه عزت کاظمی که سه روز پس از بستری شدن دخترش با اصرار فراوان و با تهدید به شکستن شیشه های اتاق بیمارستان موفق می شود که از نزدیک کالبد در حال احتضار دخترش را مشاهده کند، می گوید که روسری و دهان و بینی او خونی بوده، انگشت پا و مچ دستش شکسته بوده، صورتش خراشیده و تمام بدن او پوشیده از کبودی و خون مردگی بوده است. ولی در گزارش هیأت ویژه به نقل از وزیر بهداشت گفته اند که «سایر اندام‌های متوفاه سالم بوده اند.»
در گزارشات تکمیلی آمده است زهرا کاظمی فریاد می‌زده و “از بی حالی و تهوع و سردرد شکایت” داشته و دچار خونریزی بینی شده و در استفراغ او هم خون تازه مشاهده شده است. همان گزارش حاکی است که وی چند ساعت پس از انتقالش به بیمارستان بعد از 72 ساعت به اغمای کامل می رود و ۱۳روز بعد فوت می کند.
