خانه / مقالات / ‘مست عشق’ مولانا و شمس؛ اختلاف فقیه و صوفی : علی معموری پژوهشگر دینی

‘مست عشق’ مولانا و شمس؛ اختلاف فقیه و صوفی : علی معموری پژوهشگر دینی

.

آیت‌الله مکارم شیرازی طی فتوایی٬ تولید فیلم “مست عشق” به کارگردانی حسن فتحی و بازیگری شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در نقش مولانا و شمس را شرعا جایز نشمرده است. مخالفت وی با جریان تصوف اختصاص به این مورد ندارد و در موارد متعدد دیگری در گذشته نیز رخ داده است. هم چنان که تعداد دیگری از فقیهان در گذشته و اکنون با تصوف مخالفت داشته اند.

آیت الله مکارم در رساله عملیه خود٬ باورمندان به “وحدت وجود” را کافر و نجس شمرده است. وحدت وجود به معنای یکتایی هستی از آموزه های اساسی بیشتر جریانهای تصوف اسلامی است. وی همچنین در سال ۲۰۰۷ به همراه آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی و آیت الله حسین نوری همدانی نسبت به برگزاری مراسم بزرگداشت جلال الدین رومی که از شخصیت اثرگذار تصوف است ابراز مخالفت کردند. یونسکو سال ۲۰۰۷ را سال رومی اعلام کرده بود.
آیت الله مکارم در رساله عملیه خود٬ باورمندان به “وحدت وجود” را کافر و نجس شمرده است. وحدت وجود به معنای یکتایی هستی از آموزه های اساسی بیشتر جریانهای تصوف اسلامی است

تصوف یکی از انواع قرائتهای دینی از جهان است که بر مبنای نگاهی معنوی به همه جهان هستی٬ تعالیمی عملی و روحی برای رسیدن به کمال معنوی انسان ارائه میدهد. تصوف جریانهای متنوعی در تاریخ اسلام داشته که هر یک شیوه مختلفی در رسیدن به هدف مشترک تصوف یعنی رسیدن به خداوند ارائه میدهد.

در نگاهی کلی تصوف به دو بخش نظری و عملی تقسیم میشود که بخش نظری آن شامل تلاشها برای نظریه پردازی دینی عرفانی و صوفیانه میشود و بخش عملی آن عبارت از مجموعه آداب و مناسک دینی همچون رقص و سماع و ذکر و غیره است که شخص سالک را به تدریج به حقیقت عرفانی جهان راه میبرد.

تصوف بر خلاف فقه به باطن و حقیقت امور و نه ظاهر آنها توجه دارد. نگرش تاویلی نیز در تصوف غلبه بسیار دارد و صوفیان٬ بیشتر احکام فقهی و آموزههای دینی را به معانی باطنی تاویل کرده و معنای ظاهری آنها را که در فقه رایج است نادیده میگیرند.

این امر به طور طبیعی اعتراض فقیهان را در پی دارد. چرا که از یک سو گفتمان صوفیانه در تناقض با گفتمان فقهی است و از سوی دیگر روش صوفیانه جایگزینی نسبت به روش فقهی به شمار رفته و سیطره دینی فقیهان را به چالش میکشد.

به علاوه٬ برخی باورهای صوفیان مانند یکتایی هستی٬ شمول نجات اخروی نسبت به همه انسانها و نه خصوص مسلمانان٬ همواره اعتراضات فقیهان را در پی داشته که این معتقدات را کفرآمیز میشمردند.

در نقطه مقابل٬ صوفیان نیز منش فقهی را تقلیدگونه شمرده٬ راه صوفیانه را حقیقت محور می شمرند. محی الدین عربی از بنیانگذاران تصوف نظری در نقد فقیهان و محدثان میگوید که شما دانش خود را از سلسله نقل قولهای موجود در کتابها می گیرید و ما دانش خود را از آسمان و بدون واسطه دریافت می کنیم.
ترویج رقص و سماع و آداب صوفیانه ضد دینی دیگر به شکل وسیع در دو کتاب رومی آمده اند. این آداب از منظر فقیهان٬ امری ناشایست و حرام هستند

نقدهای روحانیت به مولانا چیست؟

مولانا جلال الدین بلخی که در غرب بیشتر به رومی اشتهار دارد از شخصیتهای بارز تصوف است که نقش برجسته ای در ساده کردن و ترویج اندیشه ها و مناسک صوفیانه در بین عموم مردم دارد. دو کتاب بارز وی (مثنوی معنوی) و (دیوان شمس تبریزی) که به زبان فارسی نگاشته شده اند مهمترین اندیشه های صوفیانه را برای عموم مردم تبیین کردهاند.

این امر موجب شده که اعتراضات فقیهان نسبت به این شخصیت و دو کتاب مهم وی شدت بیشتری از اعتراض عمومی آنها نسبت به جریان تصوف و عرفان داشته باشد. مجموعه اعتراضات فقیهان به مولوی و اندیشه هایش در محورهای زیر خلاصه میشود.

‘ودکای رومی’؛ دعوا بر سر مولانا و ‘تهدید’ تاجر اهل افغانستان در هلند

هشتصد سال از تولد خداوندگار بلخ گذشت

۱- آموزه های کفرآمیز: مجموعه باورهای دینی در آثار مولوی آمده است که از منظر فقیهان مصداق کفر به شمار میرود. باور به این که جهان هستی همه یک واقعیت واحد جدایی ناپذیر است٬ از منظر فقیهان به معنای یکی دانستن وجود خداوندگار و آفریدههایش است که عقیدهای کفرآمیز به شمار میرود. همچنین رواداری نسبت به عقاید غیر مسلمانان و یکی دانستن همه ادیان در تناقض با عقیده رایج دین برتر نزد فقیهان است. این نوع باورهای ضد فقهی در دو اثر رومی به وفور نقل شده و از این رو فقیهان با آنها ستیز دارند.

۲- زبان غیر اخلاقی: فقیهان مولوی را به دلیل استفاده بسیار از ناسزاگویی و به کارگیری تعابیر غیر اخلاقی نکوهش کرده٬ این امر را یکی از دلایل منحرف بودن آثار مولوی شمرده اند.

۳- ترویج رقص و سماع و آداب صوفیانه ضد دینی دیگر به شکل وسیع در دو کتاب رومی آمده اند. این آداب از منظر فقیهان٬ امری ناشایست و حرام هستند.

با این همه٬ دلیل اصلی تعارض فقیهان و صوفیان در رقابت بر هیمنه دینی بر جهان اسلام نهفته است. فقیهان در صدد بسط گسترش نظام فقهی و آموزهه ای شرعی در بین مسلمانان هستند اما در مقابل صوفیان نیز در صدد ترویج رواداری و باطنی گرایی بوده و نظام فقهی و آموزه های آن را اموری دنیوی و ظاهری و زودگذر تلقی میکنند. رقابت فقیهان و صوفیان در طول تاریخ اسلامی گاهی خونبار نیز بوده است. تعداد بسیاری از صوفیان و عارفان همانند حسین بن منصور حلاج٬ شهاب الدین سهروردی و عین القضاه همدانی به فتوای فقیهان رقیب کشته شده اند.

در طول تاریخ اسلامی٬ غلبه همیشه به دست فقیهان نبوده و گاه صوفیان نیز توانایی هیمنه بر جوامع مسلمان و کنار زدن فقیهان را داشته اند. در دوره حاضر نیز هر چند شاهد غلبه فقیهان و ترویج فتاوی علیه صوفیان هستیم٬ اما در مقابل٬ اقبال عمومی نسبت به مجالس و اندیشه های صوفی رو به فزونی است. این اقبال در نتیجه ناکامی جریانهای فقهی در تامین نیازهای معنوی نسل جدید مسلمانان شکل گرفته است.