تضاد بین مردم ایران با رژیم حاکم یک تضاد واقعی خفته نیست بلکه یک تضاد واقعی و فعال است و از آنجا که این رژیم همه راه حلهای اصلاحی را پیش خور کرده هیچ راهی جز فرو پاشی در چشم انداز ندارد ،به همین خاطر است که راه حل همه مشکلات پیش رو را در ضخیم تر کردن قطر امنیتی خود میبیند و با انکه هیچ حکومتی در تاریخ ایران و در تاریخ جهان به اندازه این حکومت تعدد و تنوع پلیس سرکوبگر نداشته باز همچنان به باز تولید نوعی دیگر از زنجیره اختناق میپردازد و شش روز پس از قیام مردم فرمانده سپاه استان بوشهر از آغاز به کار گشتهای تازهای در این استان و سراسر کشور با عنوان «گشت امنیتی رضویون» خبر میدهد و میگوید: «این گشت بسیجی محلهمحور با هدف کمک به مجموعههای انتظامی و امنیتی در برقراری امنیت و آرامش در سطح کشور از جمله استان بوشهر اجرا میشود.»
و این یعنی در گام بعدی باید جلو هر خانه یک پلیس بگمارند ،اما آیا مشکل بقایشان حل میشود ؟ جواب قاطعانه خیر است .چرا که آنچه در جبهه مردم انباشت شده است فقر است و خشم و آنچه در دستان رژیم باقی مانده است فساد است و سلاح و بین این دو نه به لحاظ تئوری و نه به لحاظ عملی هیچ راه سازشی باقی نمانده و اساسا وجود ندارد .تاریخ نیز نشان داده که در تضاد بین حکومتها و مردم آنکه رفتنی است حکومت است نه مردم .
با نگاهی به رویدادها آثار این خشم مهار ناشدنی و مستمر و این خواسته بحق مردم ایران که نان و آزادی است را در همه جا میبینیم روزنامه لوموند فرانسه که بخش فارسی آن را خانم غزل گلشیری مداح روحانی و ظریف میچرخاند و روزگاری صدای اذان در گلدستههای مسجد یزد را آواز فرشتگان توصیف میکرد و در ابتدای این قیام تلاش بر سکوت داشت و با نشان دادن یکی دو شهید سعی میکرد موضوع را بی اهمیت تلقی کند ، حالا شهامت و حقا نیت قیام مردم ایران این روز نامه را وا داشته که این زن مماشات گر و خائن به منافع مردم ایران را دور بزند و تیتر کند که
«رژیم ایران قدرت خود را با براه انداختن حمام خون حفظ میکند».و تاکید کند که «سرکوب وحشیانۀ اعتراضات مخالف رژیم ایران چرخشی در تاریخ جمهوری اسلامی حاصل از انقلاب ١٩٧٩ محسوب میشود». لوموند یادآوری میکند که شورش اخیر در ایران که روز ١۵ نوامبر در پی افزایش بهای بنزین آغاز شد، «این بار همانند اعتراضات سال ٢٠٠٩ تنها خواستار اصلاح رژیم نبود، بلکه از شعاری به شعار دیگر گاه سرنگونی نظام را طلب میکرد».
لوموند با اتکا به تحقیقاتی که در ایران انجام داده است بر خشونت بیش از اندازۀ نیروهای انتظامی در رویاروئی با معترضین پرداخته و نوشته است در یکی از شهرهای غربی کشور، سه روز صدای شلیک پیاپی گلوله به گوش میرسیده است.
اگر چه اشپیگل هنوز عبای آخوندها را بر سر کشیده تا کسی شرمندگیش را بخاطر سکوت در مقابل یک دیکتا تور خونخوار اما دوست نبیند ,
اما روزنامۀ لیبراسیون صفحۀ نخست شمارۀ روز دوشنبۀ خود را به نشان بسته نگاه داشتن درهای خبری ایران در هفتۀ گذشته و شاید نیز به نشان سوگواری یکسره سیاه کرده است و با رنگ خون در وسط آن کلمۀ «ایران» را نشانده است. کلمهای که با عبارتِ «کشتار پشت درهای بسته» همراهی میشود. لینک زیر
http://www.aftabkaran.com/?p=29679
این فرو ریختن دیوار سکوت و این رسوأیی مهرههای رژیم نشان از تاثیر شگفت شجاعت مردمی هست که تنها راهشان قیام تا سرنگونی این رژیم است این را ما نمیگویم جامعه شناسها و عوامل رژیم هم همین را میگویند
(بزودی سیل دهها میلیون گرسنۀ ایرانی همه چیز را ویران میکند :سعید معیدفر، جامعه شناس مقیم ایران ) او مینویسد ویژگی مهم جنبش اعتراضی جاری این است که ثمرۀ اقدام میلیون ها گرسنۀ حاشیه نشینی است که در دروازه های شهرهای بزرگ کشور کمین کرده اند و سرخوردگی آنان نتیجۀ چهل سال سیاست های غلط مقامات حکومت اسلامی ایران است. این جامعه شناس سپس افزوده است که گرایش موسوم به اصلاح طلب حکومت اسلامی نیز چنان بی اعتبار شده که توانایی هرگونه تاثیرگذاری بر اعتراض های جاری و مهار و هدایت آنها را از دست داده است.
سعید معیدفر گفته است : “امروز ما مانده ایم با یک اقتصاد ورشکسته، فسادها، تبعیض ها و سیاست های غلطی که طی ۳٠ الی ۴٠ سال باعث تخلیه روستاها شد. در حاشیه کلان شهرهایی که در آنها ثروت و منابع اقتصادی متمرکز شده لشگر گرسنگانی شکل گرفته است که هر روز برای هجوم به کلانشهرها آماده تر و با انگیزه تر هستند.” لینک زیر
http://www.aftabkaran.com/?p=29686
نماینده سپاه هم در نشست مشترک کمیسیونهای امنیت ملی و شوراهای مجلس هشدار داد اعتراضات ادامه مییابد
با این توضیحات جواب گزینه سرنوشت مردم ، سرنوشت رژیم مثل آفتاب میدرخشد که سرنوشت مردم آزادی و سرنوشت رژیم فروپاشی و اضمحلال کامل است .هر کس به این حقیقت درخشان شک کند توان مبارزاتی و قدرت بر اندازی خود را رایگان به رژیم باخته و از صف مردم جدا افتاده است .
محمد حسین توتونچیان