علی خامنهای، اعلام کرد خرید واکسن کرونای ساخت آمریکا و انگلیس ممنوع است
موج انتقادها از دستور آیتلله علی خامنهای، رهبر ایران، با واردات واکسنهای کرونای ساخته شده در آمریکا و بریتانیا، هرچند تا حدودی فروکش کرده، اما حامیان او همچنان ادعاهای تازهای علیه این واکسنها مطرح میکنند. این گفته ها در هفتههای اخیر با واکنش و اعتراضهای گستردهای در شبکههای اجتماعی همراه شده است.
بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی به این دستور آقای خامنهای معترض هستند و همچنان خواستار خرید واکسنهایی هستند که تولید کشورهای غربی است. بعضی از کاربران شبکههای اجتماعی نحوه برخورد آقای خامنهای را با یک دستاورد علمی با تصمیمات پادشاهان قاجار مقایسه میکنند. این کاربران معتقدند نحوه رویارویی مقامهای ایران با ویروس کرونا تفاوت چندانی با عملکرد برخی پادشاهان قاجار و روحانیون آن زمان در مقابله با بیماریهای مسری شایع آن زمان ندارد. در ادامه این گزارش برای مقایسه برخورد حکومت ایران و رفتار حکمرانان و روحانیون دوران قاجار، تعدادی از اسناد تاریخی موجود مرور شده است.
بیماریهای مسری دوره قاجار چه بود؟
وبا، آبله، طاعون، مالاریا، حصبه، تیفوس، آنفلوآنزا، سل، مخملک، سیاه سرفه، سیاه زخم و تب راجعه، از بیماریهای شایع در دوره قاجار بود که در دوره پهلوی هم گزارشهایی از شیوع این بیماریها منتشر شده است.
وبا و آبله در دوره قاجار از بیماریهای شایع بود که در دورههای زمانی مختلف در شهرهای مختلف ایران منجر به مرگ و میرهای گسترده میشد.
پزشکان ایرانی در آنزمان نسخه نجاتبخشی برای درمان این بیماریها نداشتند و هر موج این بیماریها، قربانیان زیادی بههمراه میآورد.
وبا مهمترین و اصلیترین بیماری همهگیر در دوره قاجار بود و منجر به مرگ ۱۲ هزار نفر در تهران شد که معادل حدود یکسوم جمعیت تهران در فصل تابستان بود.
روحانیون عصر قاجار مخالف طب نوین بودند
از برخی پزشکان خارجی شاغل در ایران عصر قاجار، گزارشهای متعددی در دست است که نشان میدهد روحانیون، دعانویسان و “اطبای سنتی” از جمله مخالفان طب نوین در آن زمان بودهاند.
ملـکالطباء، حاجی میرزا بابا شیرازی یکی از مخالفان سرسخت طـب اروپـایی بـود که در آن زمان رسـاله “جوهریـه” خود را در انکار طب اروپایی به رشته تحریر درآورد.
گروهی از روحانیون هم که دستی در “طبابت” داشتند، فعالیت پزشکان غربی و تجویزهای آنها را برنتابیده و میگفتند که “طب انگلیسی با شیطان” پیمان بسته است.
پزشکی نوین در دورانی که سلامت مردم در اختیار دعانویسان، افسونگران، مقدسین و شفاگران سنتی بود به سختی توانست جای خود را در جامعه آن زمان ایران باز کند.
مخالفتهای گستردهای که روحانیون دوره قاجار به طب نوین و تجویزهای آن داشت، در حال حاضر خود را در قالب “بیاعتمادی” به واکسنهای غربی کرونا نشان میدهد.
آیتالله علی خامنهای را میتوان در چارچوب همین روحانیون “بیاعتماد” نگاه کرد که براساس برخی از گزارشها در ارتباط با مسائل پزشکی به تجویزهای “طب سنتی” اعتقاد دارد.
محمود هاشمی شاهرودی رئیس پیشین مجمع تشخیص مصلحت نظام، محیالدین حائری شیرازی امام جمعه پیشین شیراز و محمدتقی مصباح یزدی عضو مجلس خبرگان رهبری سه روحانی دیگری هستند که براساس برخی گزارشها بر استفاده از “طب سنتی” اصرار داشتهاند. هر سه نفر در اثر بیماری درگذشتند اما جزئیاتی از وضعیت سلامت و شرایط بیماری آنها در دست نیست.
“طب سنتی” و “طب اسلامی” در ایران طی ۱۰ سال اخیر با حمایت حاکمیت بیشتر مطرح شدند. پیشتر دامنه فعالیت آنها در عطاریها، محلات و برخی مجامع مذهبی خلاصه میشد.
آمارهایی منتشر شده که نشان میدهد “حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار روحانی به عنوان طبیب طب اسلامی” در ایران مشغول بهکار هستند که رابطه چندان خوبی با طب نوین ندارند.
آنها همچون روحانیون دوره قاجار، به طب نوین نگاه انتقادی دارند و همزمان با شیوع ویروس کرونا در ایران، مدعی درمان این ویروس با “روغن بنفشه” و “داروی امام کاظم” هستند.
دخالت این روحانیون در روند درمان بیماران مبتلا به ویروس کرونا در برخی شهرهای ایران منجر به بازداشت آنها شد، اما نتوانست مانع فعالیت آنها شود. بخش قابل توجهی از این “اطبا” هم مخالف واردات واکسنهای آمریکایی و انگلیسی کرونا هستند و در نامهای خطاب به رهبر ایران از دستور وی در این زمینه حمایت کردهاند.
پادشاهان قاجار از بیماری میترسیدند
اغلب سفرنامههای خارجی مربوط به دوره قاجار از وحشت پادشاهان وقت در مواجهه با بیماریهایی از قبیل وبا و آبله سخن به میان آمده است.
کتاب “تاریخ پزشکی ایران” نوشته سیریل الگود، پزشک وقت سفارت بریتانیا در ایران از جمله منابعی است که بخشی از آن گزارشی از شیوع بیمارهای همهگیر در شهرها و روستاها و نحوه مواجه پادشاهان قاجار با این بیماریهاست.
این کتاب از شیوع گسترده بیماری وبا در سال ۱۸۴۶ میلادی، (۱۲۲۴ شمسی) در تهران گزارش داده و نوشته محمد شاه قاجار پس از شنیدن این خبر با “دستپاچگی زیاد، خود و تمام اعضای خانواده و حرمسرایش را به دهکدهای در ۵۰ کیلومتری تهران برد.”
براساس اطلاعات موجود، این بیماری در آنزمان منجر به مرگ ۱۲ هزار نفر در تهران شد که معادل حدود یکسوم جمعیت تهران در فصل تابستان بود.
یاکوب ادوارد پولاک، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه از دیگر پزشکانی است که گزارش کرده با شیوع بیماری وبا “شاه چادر خود را در دره لار واقع در دامنه دماوند” میزد تا خود و خانوادهاش در امان باشند.
پولاک همچنین از شیوع بیماری وبا در سال ۱۸۵۳ میلادی در تهران گزارش داده که مردم تهران به خاطر فرار شاه، هراسان شده و دستهدسته این شهر را ترک کردند.
دوران قاجار قرنطینه هم بود
قرنطینه کردن برخی شهرهای آلوده از دیگر مواردی است که در سفرنامهها، خاطرات و زندگینامه سیاحان به آن اشاره شده است.
بروگش عضو هیأت اعزامی پروس به ایران به نقل از دکتر هنچه، طبیب آلمانی مقیم ایران گزارش کرده که “معمولا هر چهار سال یک بار وبا در مناطق جنوب ایران شیوع مییافت و دولت ایران در این هنگام قرنطینه نظامی ایجاد میکرد و راهها را میبست.”
به نوشته بروگش “این قرنطینه به این شکل بود که سربازانی را میگماردند تا مناطق آلوده به وبا را به مسافران گوشزد کنند و مانع از عبور آنان از آن مناطق شوند.”
قاجارها اهل مخفیکاری بودند
وبا و آبله در دوره قاجار از بیماریهای شایع بود که در دورههای زمانی مختلف در شهرهای مختلف ایران منجر به مرگ و میرهای گسترده میشد.
هما ناطق از پژوهشگرانی است که در کتاب “مصیبت وبا و بلای حکومت” به پنهانکاری پادشاهان قاجار در دوران همهگیر شدن بیماری اشاره کرده است.
ناطق مینویسد که “حکومت وقت در سرایت و گسترش و عواقب وبا مسئولیت مستقیم داشت. هنگام بروز ناخوشی، حکام راه گریز در پیش میگرفتند و با پنهان ساختن حقیقت و فریبکاری رسمی، مردم را در میان مهلکه رها میکردند و کارگزاران از بیم مسدود شدن راهها خبر ناخوشی را به سایر ممالک هم اعلام نمیکردند.”
این موضوع را فووریه، پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در سفرنامه خود تایید کرده و نوشته که مقامهای قاجار وجود بیماری در مناطقی از ایران را مخفی میکردند.