ادامه اعتراضات؛ توصیه جامعه‌شناس: اگر قصد مهاجرت یا خودکشی دارید، دست نگه دارید، ایران شاهد تحولی بزرگ خواهد بود۱


واکنش‌ها به انتصاب دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی

انتصاب عبدالحسین خسروپناه به‌عنوان دبیر جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی ایران، با حکم ابراهیم رئیسی و تأیید علی خامنه‌ای، به واکنش‌های فراوان در شبکه‌های اجتماعی دامن زده است.

خسروپناه مدرس خارج فقه نظامات اجتماعی حوزه علمیه قم و رئیس سابق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران است که در بیانیه‌ ۱۹ آذر خود از معترضان به عنوان «افراد شروری» نام برده بود ﻛﻪ «با خدا و رسولش محاربه می‌کنند».

او در این بیانیه همچنین خواستار مجازات آن‌ها «به ﺗﻨﺎﺳﺐ جرم‌شان و بدون ترحم» شده و این مجازات‌ها را شامل «کشتن»، «ﺻُﻠّﺎﺑﻪ»، «قطع چهار انگشت دست راست و چهار انگشت پای چپ» و «تبعید» عنوان کرده بود.


پیام نازیلا معروفیان پس از آزادی موقت از بازداشت

نازیلا معروفیان، خبرنگار و کنشگر مدنی با انتشار عکسی بدون حجاب اجباری از آزادی خود خبر داد و نوشت: «سواره‌ام، پیاده را چه‌جور می‌شود ول کنم؟»

خانم معروفیان قبلاً، به‌رغم تهدید‌های مأموران جمهوری اسلامی، با امجد امینی، پدر مهسا امینی، گفت‌وگو کرده بود. آقای امینی در این مصاحبه از جمله خبر داده بود که معاون پزشکی قانونی صراحتاً به او گفته بوده که درباره جان‌باختن دخترش «هر چه دلم بخواهد، هر چه را که به صلاح مملکت باشد می‌نویسم. به تو هم هیچ ربطی ندارد!»

این روزنامه‌نگار اهل سقز هشتم آبان ماه بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و ۱۴ دی ماه در جلسه دادگاهش بر اثر «فشارهای روانی و شکنجه‌های روحی» بیهوش و مدتی بستری شده بود.


سخنرانی خامنه‌ای برای مداحان

امروز علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، با گروهی از مداحان دیدار و برای آنان سخنرانی کرد. از جزئیات این برنامه که هر سال تکرار می‌شود، هنوز گزارشی منتشر نشده اما خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه، آن را «یکی از مهم‌ترین دیدارها» توصیف کرده است.

به‌گفته علی علمی، مسئول اداره ساماندهی هیئت‌ها و شورای مذهبی کشور، بیش از صد هزار هیئت مذهبی در سطح ایران و ۱۷ هزار مداح تنها در استان تهران فعال‌اند.

علی خامنه‌ای در دوران رهبری خود توجه ویژه‌ای به مداحان داشته و همین رویکرد او که «هیئت محل جهاد تبیین» است، به قدرت‌گرفتن مداحان در کنار آخوندها در ساختار حکومتی و تبلیغاتی نظام منجر شده است.


بازداشت نسیم سلطان‌بیگی در فرودگاه

ایران جلیلی، مادرِ نسیم سلطان‌بیگی، از بازداشت دخترش هنگام خروج از کشور خبر داد.

مادرِ این فعال دانشجویی در توئیتر نوشت: «موبایل او زمانی که برای تحویل وسایل و دریافت کارت پرواز رفته بود، خاموش شد‌ و بعد از چند ساعت بی‌خبری، در تماسی کوتاه از بازداشت خود و توقیف وسایلش خبر داد. از نهاد بازداشت‌کننده و محل نگهداری نسیم بی‌اطلاعم.»

نسیم سلطان‌بیگی از فعالان دانشجویی است که از سال ۱۳۸۵ بارها بازداشت شده است. در جریان سرکوب اعتراضات «زن زندگی آزادی» در چهار ماه گذشته هزاران شهروند توسط مأموران حکومتی بازداشت شده‌اند که از آمار دقیق و وضعیت همه آنان گزارشی منتشر نشده است.


همایون غنی‌زاده: بس کنید نمایش خفت‌بار قلدری را

همایون غنی‌زاده، کارگردان تئاتر و سینما، در یادداشتی تندوتیز که دیروز در اینستاگرامش منتشر کرد، اعدام‌ معترضان را «نمایش‌های خفت‌بار قلدری و اقتدار» حکومت ایران خواند.

آقای غنی‌زاده نوشت: «باید بدانید کف خیابان‌ها و در هر خانه و در هر کوچه، یک محمد حسینی و محمدمهدی کرمی وجود دارد که دیگر حتی به قیمت اعدام‌شدن توان تحمل این مصائب را ندارند. پس تمام کنید این نمایش های خفت‌بار “قلدری و اقتدار و قوی‌بودن” را!»

این نویسنده و کارگردان تئاتر در ادامه آورده است: «تمام کنید این نمایش مضحک مملو از خون و خفگی را برای مردمی که طی این سال‌ها هیچ مصیبتی نبوده است که بر سرش نیاورده باشید! از جنگ و اعدام و تحریم و تورم و فوج‌ فوج جوان شهید و اعدامی و جانباز و آسیب‌دیده روی دستش گذاشتن تا شعله‌های آتش سینما رکس که گویی همان آتش به جان زندگی‌شان افتاده و هنوز خاموش نشده…»

همایون غنی‌زاده در بخش دیگری از نوشته‌اش از سازمان‌های جهانی هم انتقاد کرده که «هر جا پای حقوق بشر آن هم از نوع جهان‌سومی‌اش به میان می‌آید، سازوکارشان لوس و فشل می‌شود» و در پایان نوشته است: «ما درون وطن خود غریب مانده‌ایم… نجات‌دهنده در گور خفته است، اما ما بیدار شده‌ایم. ما مردم ایران خودمان از خاکستر هم که باشد، دوباره برخواهیم خاست. زمان به شما نشان خواهد داد.»

حسن محدثی، جامعه‌شناس سرشناس، در یک سخنرانی درباره تحولات ایران گفته است «اگر قصد مهاجرت یا خودکشی دارید، یکی دو سال صبر کنید. ایران شاهد تحولات بزرگی خواهد بود».

آقای محدثی در این سخنرانی همچنین اعتراضات سراسری «زن زندگی آزادی» را نخستین جنبش در تاریخ ایران می‌خواند که مذهبی نیست و نقطه اتکای دینی و مذهبی هم ندارد.