روزنامه اعتماد در گزارشی از پایین آمدن سن مهاجرت ایرانیان خبر داد و گفت با اینکه آماری رسمی درباره مهاجرت دانشآموزان وجود ندارد، اما محتوای پرشمار سازمانهای مهاجرتی برای نوجوانان نشان میدهند در سالهای گذشته بسیاری از آنها خود را آماده مهاجرت از ایران کردهاند.
اعتماد در گزارشی که روز ۱۷ خرداد منتشر کرد، نوشت: «پروندههای مهاجرت برای حتی دانشآموزان، یکی پس از دیگری در دفاتر مهاجرتی باز میشود و اگر تمکن مالی برقرار باشد و افسر مربوطه پس از مصاحبه، دانشآموز را رد نکند، موفقیت نزدیک است.»
این گزارش با استناد به صحبتهای معلمها به ویژه آنهایی که در مدارس سمپاد یا غیرانتفاعی تدریس میکنند نوشت که در هر کلاس حتما چند دانشآموز با قصد مهاجرت وجود دارد.
آموزش و پرورش اما تاکنون آماری رسمی منتشر نکرده و رصدخانه مهاجرت هم پس از انتشار آمار مهاجرت نخبگان دانشآموزی در سالنامه مهاجرتی ۱۴۰۰، اطلاعات دیگری در اینباره نداده است.
در آن سالنامه اما به گفته اعتماد، آمار دریافتی از ادارهکل گذرنامه در بازه زمانی سال ۱۳۸۰ تا مرداد ۱۳۹۹ در مورد دانشجویان و رتبههای برتر کنکور تحلیل شده است.
این آمار نشان میداد ۱۵ تا ۳۷ درصد از رتبههای یک تا هزار آزمون سراسری، مشمولان بنیاد ملی نخبگان و المپیادیها مهاجرت کردهاند و از میان آنان، تنها دو و نیم تا چهار و نیم درصدشان به ایران بازگشتهاند.
بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت همان زمان آمار مربوط به مهاجرت دانشآموزان و میل به ماندن آنها در ایران را جزویی از «جعبههای سیاه» کشور خوانده بود که باید به آن نور تابانده شود.
به گفته او البته علیرغم فقدان آمار رسمی، وجود شواهد فراوانی چون «میل شرکت در کلاسهای زبان، مدارس تکزبانه، حتی در سطوح پایین» نشاندهنده جامعه دانشآموزانی است که قصد مهاجرت دارند.
یکی از اندک آمارهای ارائه شده در این زمینه مربوط به سخنان الهام یاوری، رییس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان و معاون وزیر آموزش و پرورش است که مدتها پیش از مهاجرت ۷۰ درصد دانشآموزان مدارس سمپاد به خارج از کشور خبر داده بود.
اعتماد در این گزارش با معلمی قدیمی به نام محمدرضا نیکنژاد گفتوگو کرده که «ناامیدی» را از مهمترین دلایل مهاجرت دانشآموزان خوانده و میگوید در یک نمونه، خانواده دختر ۱۵ ساله کلاس نُهمی، حدود ۶۲۰ میلیون تومان برای ثبتنام او در مدرسهای وابسته به دانشگاهی در تورنتوی کانادا پرداخت کردهاند.
به گفته او، شاید نهایتا حدود ۱۰ هزار دانشآموز از ایران مهاجرت کنند، اما بخش بزرگی که ماندگار میشوند با «افسردگی و حسرت» مواجهاند.
حتی قوانینی که حکومت برای جلوگیری از مهاجرت در نظر گرفته هم در این زمینه باعث پایین آمدن سن مهاجرت شده است؛ از جمله لزوم پرداخت مبالغ میلیونی برای آزاد کردن مدرک دوره لیسانس و فوقلیسانس.
به گفته نیکنژاد، خانوادهها با خود میگویند بهجای پرداخت این مبلغ برای آزاد کردن مدرک در آینده، زودتر و در سنین دانشآموزی برای اعزام فرزندانشان و تحصیل آنها در کشورهای دیگر هزینه کنند.
اسفند سال گذشته هم مهدی فیاضی، رییس مرکز امور بینالملل و مدارس خارج از کشور گفته بود برخی خانوادهها فقط یک میلیارد تومان در سال هزینه شهریه و یک میلیارد تومان هم هزینه پانسیون و خوابگاه فرزندشان را میدهند تا از پایه نهم و دهم به خارج از کشور بروند و فرزندان پسر، مشمول سربازی نشوند.
اما در کنار آن چند هزار دانشآموزی که میتوانند مهاجرت کنند، صدها هزار کودک و نوجوان دیگری هستند که به گفته جبار رحمانی، جامعهشناس و انسانشناس، از نظر ذهنی در حسرت مهاجرت مانده و نوعی احساس طردشدگی و محرومیت را تجربه میکنند.