خانه / مقالات / گوشه‌ای از خاطرات میرزا محمدعلی محلاتی

گوشه‌ای از خاطرات میرزا محمدعلی محلاتی

میرزا محمدعلی محلاتی ملقب به “حاج سیاح”، پس از ۱۸ سال سیاحت دور دنیا، موقع برگشتن به ایران در زمان ناصرالدین شاه در بخشی از خاطراتش چنین می‌نویسد:

جماعت عمامه به سر همه جا را پر کرده‌اند و همه مقامات را صاحب شده‌اند. کسی نمی‌داند کدام‌یک از آن‌ها فهم و سواد دارد و کدام ندارد.

همه نام شیخ و آخوند و ملا دارند، و کارشان این است که به اسم شریعت هر چه می‌خواهند بکنند و جلوِ هرچه را که نمی‌خواهند بگیرند.

تکفیر می‌کنند. معامله بهشت و جهنم می‌کنند. کسی جرات ندارد بگوید آقا دروغ می‌گوید، زیرا بیرق واشریعتا بلند می‌شود. به آن‌ها ایراد می‌گیری، می‌گویند ایراد به مجتهد جایز نیست. تکذیب می‌کنی، مثل این است که خدا و پیغمبر را تکذیب کرده‌ای.

به هیچ آخوند گردن گلفتی نمی‌توان گفت که مجتهد نیست یا عادل نیست، زیرا جمعی قلچماق پشت سرش دارد که هرچه بگوید می‌کنند…

و اما مردم، گرد اندوه بر روی همه نشسته. رنگ‌ها زرد، بدن‌ها لاغر، لباس‌ها کثیف، لب‌ها آویخته، چشم‌ها بر زمین. گویا خرمی و نشاط از این مملکت بار بسته است و به‌غیر از نوحه و گریه چیزی نمانده است.

آنچه از اسلام باقی است زیارت رفتن و نماز جمعه خواندن و نعش‌کشی است، وگرنه واجبات شرع متروک است.

منبع:
خاطرات حاج سیاح – صفحات ۱۶۴ – ۱۷۶ – ۱۷۷ و ۲۴۹

.