دین چگونه شر می‌شود…؟

.

!

دین هنگامی شر می‌شود که تبدیل به “فرقه cult” و دیانت تبدیل به فرقه‌گرایی شود.

در علم جامعه‌شناسی مقصود از فرقه، گروهی است که حامل قوانین و مجازات‌های خاص اجتماعی است و نوعی تعصب ذاتی و کورکورانه در آن وجود دارد. در فرقه‌گرایی، جمع و گروه، مرکز همه چیز است و هر چیزی با توجه به آن سنجیده و درجه‌بندی می‌شود. هر فرقه خود را برتر و بر حق می‌داند، مقدسات خاص خود را دارد و به دیگران به دیده تحقیر می‌نگرد…

نفس تعلق به گروه‌های اجتماعی طبیعی و ضروری است. ما به محض تولد وارد گروه‌های خانوادگی، قومی، مذهبی، فرهنگی و… می‌شویم. هر گروهی هم که به آن تعلق داریم تعریف اجتماعی خاص و قوانین ناگفته‌ای دارد که راهنمای رفتار ماست. هر گروه حاوی مجموعه‌ای از باورها، رفتارها و نهی‌هاست که به اعضای خود تحمیل می‌کند. اشکال از زمانی آغاز می‌شود که گروه تبدیل به فرقه شود. در فرقه بیشتر افراد به صورت خودکار و بدون تفکر و کورکورانه از محدودیت‌های گروه پیروی می‌کنند…

بزرگ‌ترین نقطه ضعف فرقه‌گرایی این است که پیروان همواره می‌توانند اِشکال موجود در باورهای دیگر گروه‌ها را بیابند، ولی به ندرت قادر به یافتن نقایص موجود در نظام باورهای خود هستند. آنها معمولاً تعصبات دیگر گروه‌ها را می‌توانند تشخیص می‌دهند، ولی قادر به شناسایی تعصب‌های خود نیستند. به‌طور خلاصه فرقه‌گرایی با خودفریبی همراه است و لذا بسیار خطرناک‌ است زیرا گروه‌هایی با طرز فکر فرقه‌گرایانه می‌توانند آسیب‌های بزرگ‌تری به شمار بیشتری از مردم وارد کنند…

برای مثال حزب نازی در آلمان هزاران یهودی را شکنجه کرد، چون تفکر فرقه‌ی خود را برتر و بر حق می‌دانست. تفاوت بارز یک فرقه با دیگر گروه‌های سیاسی و مذهبی، وجود “استاندارد دوگانه” در آن است. یعنی آنچه بر خود نمی‌پسندد برای دیگران می‌پسندد. در نتیجه هر عضو فرقه از دیدن نواقص و تعصب‌های گروه خود یا ناتوان است، یا از آنها چشم‌پوشی می‌کند. اما در عوض، نواقص و تعصب‌های گروه مقابل را برجسته و بزرگ‌نمایی می‌کند. به همین دليل گروه مذهبی‌ای که تبدیل به یک فرقه شده است، خود را محق می‌داند تا برداشت خود از دین را به دیگران تحمیل کند و در این راه از هیچ جرم و جنایتی ابا ندارد…

هشدار:
مرتب خود را چک کنیم که آیا جریان سیاسی و مذهبی که به آن وابسته‌ایم، تبدیل به “فرقه” شده است؟ و ملاک این ارزیابی این است که ببینیم رفتاری را که ما با مخالفان خود می‌کنیم، اگر زمانی ورق برگشت و آنها دارای قدرت و امکانات امروز ما شدند، آیا خرسند می‌شویم که همان رفتار را با ما بکنند…؟!

.