از خالص تا مخلص…!

.

می‌توان گفت که پرونده انتخابات مجلس دوازدهم با اعلام نتایج بررسی صلاحیت داوطلبین از سوی هیات‌های نظارت شورای نگهبان بسته شد.

به ادعای سخنگوی این شورای که تا چند سال پیش در کسوت منشی و پیشکار سخنگوی پیشین در حال طی مراحل ترقی بود، تعداد داوطلبین حاضر نسبت به دوره قبل قریب به دو برابر شده است.

این ادعای پر طمطراق آنجا به یک شوخی تلخ تبدیل می‌شود که میزان افراد رد صلاحیت شده هم نسبت به دوره قبل قریب به سه برابر شده است.

مسخره‌تر اینکه بیش از بیست و اندی نفر از نمایندگان فعلی همین مجلس انتصابی و حداقلی هم نتوانسته‌اند صلاحیت‌شان! را تمدید کنند.

سوال اینجا است که اگر همین تعداد از نمایندگان برای دور بعدی فاقد صلاحیت هستند، در حال حاضر در مجلس چه می‌کنند…؟!!

اگر برای نامزدی نمایندگی مجلس آتی صلاحیت ندارند، چگونه برای نمایندگی مجلس فعلی صالح‌اند…؟!

تنها پاسخ منطقی این است که در نگاه حاکمیت نمایندگان مثل کمپوت و یا کشک دارای تاریخ انقضا هستند و طبیعتاً اگر تاریخ انقضای یک شیشه خیارشور تا خرداد ۱۴۰۳ است، بعد از آن قابل استفاده نیست…!!

مساله بعدی وضعیت اسف‌بار افرادی است که صلاحیت‌شان محرز شده است. وقتی فردی مانند امیرحسین ثابتی که تنها هنرش، سیاه‌نمایی و فتنه‌انگیزی و تخریب و افترا به زمین و زمان در شبکه افق است برای نامزدی نمایندگی مجلس، صالح قلمداد می‌شود، یعنی عمق و ابعاد فاجعه قابل محاسبه نیست.

گعده ثروت و غارت در حال تنگ‌تر کردن دایره “خودی‌ها” است و تقریبا جز جمعی حدود پنج‌هزار نفری، الباقی ملت یا دشمن‌اند یا غیرخودی یا ناصالح…!!

پروژه‌ای که تحت برنامه “خالص‌سازی” با حضور در مجلس یازدهم و بعد از آن در پاستور ۱۴۰۰، با همه توان نسبت به پاکسازی و خالص‌سازی قدم برداشت، به جایی رسیده که عنقریب می‌تواند بدون برگزاری انتخابات هم ۲۹۰ نماینده دلخواه خود را راهی بهارستان کند.

این واقعیت در سخنان اخیر مسئولان وزارت کشور هم به عیان بیان شد که آمادگی برگزاری انتخابات در همین‌ ایام نیز وجود دارد.

این ادعا به معنی برنامه‌ریزی دقیق یا وجود ظرفیت مناسب و کارآمدی نیست. بدین معنا است که در نگاه مجریان امر، انتخابات به‌عنوان یک ضرورت و الزام حکمرانی معنایی ندارد و صرفا یک ابزار پیش‌وپا افتاده برای پوشاندن چهره کریه کودتاهای مکرر است…

از طرف دیگر تا امروز هیچ متر و معیاری برای احراز صلاحیت داوطلبین نمایندگی مجلس اعلام نشده و این “سلیقه و غرض” است که در لباس “مصلحت” می‌تواند هر قانون و حکمی را بشکند.

چگونه ممکن است فردی مانند سیدمحمود علوی که قریب به یک دهه به‌عنوان رییس سازمان عقیدتی و سیاسی ارتش از سوی رهبری منصوب شده و هشت سال نیز وزیر اطلاعات بوده و با سابقه چهار دوره نمایندگی مجلس و یک دوره نمایندگی مجلس خبرگان رهبری در لیست تحریم‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا است و سال‌ها شاگرد درس خارج فقه رهبری بوده به بهانه “عدم التزام عملی به اسلام و نظام” رد صلاحیت شود. البته علوی در انتخابات میان دوره‌ای مجلس نهم نیز به همین عنوان رد صلاحیت شده بود و بعد از آن به‌عنوان وزیر اطلاعات مورد وثوق رهبری از همان مجلسی نهمی که برای نمایندگی‌اش صلاحیت نداشت رای اعتماد گرفت…!!

به‌راستی این چه ساز و کار بررسی و احراز صلاحیتی است که فرق دوغ و دوشاب را تشخیص نمی‌دهد و به خیال خود تنها در اندیشه “خالص” کردن است؛ البته این جریان از مرحله “خالص‌سازی” گذشته و شاید از ابتدا نیز ابدا به دنبال خالص‌سازی نبوده که اگر چنین بود نه گند و فضاحت مدیران فرهنگی اهل تنبان را تحمل می‌کرد و نه غارت علنی اموال مردم و کشور را؛ این جریان هدفی جز “مخلص‌سازی” و “چاکرپروری” ندارد.

جریانی که نه به‌دنبال مجلس و قانون است و نه درکی از حکمرانی و عقلانیت دارد؛ جریانی که برایش محفل ملیجک‌ها بسیار محبوب‌تر از مجلس نمایندگان است…

.