خانه / مقالات / کشتار طلبه‌ها در سریال «سرزمین مادری»: جعل تاریخ و شادمانی مردم: علیرضا مناف زاده

کشتار طلبه‌ها در سریال «سرزمین مادری»: جعل تاریخ و شادمانی مردم: علیرضا مناف زاده

هفتۀ گذشته سکانسی از یک مجموعۀ تلویزیونی که هم‌اکنون در ایران پخش می‌شود، واکنش گستردۀ کاربران فضای مجازی را برانگیخت چنان که رسانه‌های ایرانی چه در داخل و چه در خارج لازم دیدند جوانب گوناگون این موضوع را بررسی کنند. مجموعۀ تلویزیونی «سرزمین مادری» نام دارد. نویسندۀ آن علیرضا طالب‌زاده است و کمال تبریزی آن را کارگردانی کرده است.

این مجموعه با نام اولیۀ «سرزمین کهن» میان سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۶ خورشیدی ساخته شده است. آنچه از بیستم مهرماه امسال پخش می‌شود فصل دوم آن است. فصل اول آن در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ پخش شد. در این مجموعه، نویسنده و کارگردان از طریق روایت زندگی پسری نوجوان به نام رهی به بازسازی رویدادهای سیاسی ایران از سال ۱۳۲۰ تا انقلاب ۱۳۵۷ می‌پردازند.

سکانسی که واکنش کاربران فضای مجازی را برانگیخته، مربوط به حملۀ سربازان محمدرضا شاه به مدرسۀ فیضیۀ قم در دوم فروردین ۱۳۴۲ و کشتار طلبه‌ها و آخوندهای آن مدرسه است. در صحنه‌هایی از این سکانس نیروهای امنیتی و نظامی به حجره‌های مدرسه حمله می‌کنند و دست به کشتار طلبه‌ها می‌زنند. در صحنه‌ای دیگر، دو نظامی آخوندی را از ایوان مدرسه به پایین پرتاب می‌کنند. این صحنه‌ها برپایۀ روایت کنونی جمهوری اسلامی از رویداد مدرسۀ فیضیه ساخته شده‌اند. کاربران فضای مجازی این صحنه‌ها را با آهنگ‌های رزمی و شاد صداگذاری کرده‌اند و با این کار شادمانی خود را از کشتار آخوندها نشان داده‌اند.

اما با بررسی منابع گوناگون حتی منابع نزدیک به جمهوری اسلامی معلوم می‌شود که کشتار طلبه‌ها و آخوندها در دوم فروردین ۱۳۴۲ در مدرسۀ فیضیه ماجرایی ساختگی و من درآوردی است. کشتار طلبه‌ها و آخوندها به دست مأموران شاه سال‌ها پس از انقلاب ۱۳۵۷ ساخته و پرداخته شده و به رسانه‌ها و سایت‌های رسمی جمهوری اسلامی راه یافته است.

حقیقت این است که در آن روز مأموران امنیتی و نظامی به مدرسۀ فیضیه حمله کردند و طلبه‌ها را کتک و گاه سخت کتک زدند. گویا هدف آنان تنها گوشمالی طلبه‌ها بود که زیر تأثیر اعلامیه‌ها و گفتارهای تند خمینی شعارهایی برضد رژیم می‌دادند. در آن روز که سالروز درگذشت امام جعفرصادق، امام ششم شیعیان، بود به دعوت آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی در مدرسۀ فیضیه مجلس سوگواری برگزار شد.

در میانۀ سخنرانیِ حاج شیخ مرتضی انصاری قمی بود که ناگهان صدای صلوات طلبه‌ها و مردمی که در آنجا جمع شده بودند بلند شد و شعارهایی برضد رژیم شاه داده شد. در این هنگام، مأموران امنیتی و نظامی که گروهی از آنان در مجلس عزاداری و گروه بزرگی در بیرون بودند به کتک زدن طلبه‌ها و حاضران پرداختند و به حجره‌ها حمله ور شدند. در این گیر و دار طلبه‌ای به نام سیدیونس حسینی آغوزبُنی از بالای ایوان مدرسه به پایین پرت شد و چند روز بعد جان سپرد.

این طلبه سپس به سیدیونس رودباری معروف شد. زیرا در چهلمین روز رویداد مدرسۀ فیضیه، خمینی از او با این نام یاد کرد. آن طلبه اهل روستای آغوزبُن در نزدیکی رودبار بود. در بخش استان گیلان سایت ایرنا (خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی) از سیدیونس رودباری زیر عنوان «اولین شهید نهضت امام خمینی» یاد شده است.

در مقاله‌ای که در آن سایت دربارۀ این طلبه به چاپ رسیده است از جمله می‌خوانیم: امام خمینی پس از شهادت سید یونس رودباری در ملاقات با پدر و مادر این اولین شهید نهضت اسلامی و فیضیه می فرماید: من این سید را از فرزندم بیشتر دوست دارم.

بنابراین، اگر در دوم فروردین ۱۳۴۲ طلبه‌های دیگری کشته شده‌اند، چرا نامی از آنان برده نمی‌شود؟ در ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ خورشیدی در وبگاه «مرکز اسناد تاریخی» وابسته به جمهوری اسلامی مقاله‌ای دربارۀ زندگی و زمانۀ سیدیونس رودباری منتشر شده و در آن آمده است: « آیت‌الله سید حسن طاهری خرم‌آبادی از شهید سید یونس رودباری به عنوان تنها شهید فیضیه نام برده و می‌گوید: در مورد تعداد شهدای حادثه فیضیه باید بگویم که معمولاً در چنین حوادثی شایعات زیادی در بین مردم شکل می‌گیرد. ولی چیزی که بتوان نسبت به آن یقین حاصل نمود، این است که غیر از مرحوم آسید یونس رودباری، فرد دیگری را من نشنیدم که شهید شده باشد. حضرت امام هم در اعلامیه‌ای که به مناسبت چهلم حادثۀ فیضیه منتشر نمودند، روی همان آقای آسید یونس رودباری تکیه کردند».

اما در وبگاه ویکی شیعه وابسته به جمهوری اسلامی آمده است: «(در آن روز) صدها کماندوی گارد جاویدان با دستور سرهنگ مولوی به مردم و روحانیون حمله‌ور شدند و به ضرب و شتم عزاداران پرداختند. این رفتار وحشیانه تا پاسی از شب ادامه داشت. گارد جاویدان شاه به جان مردم افتادند و بعضی از مردم و روحانیون را از بالای ایوان مدرسه به پایین پرت کردند. در این حادثه صدها نفر به خاک و خون کشیده شدند».

همین روایت ساختگی و من درآوردی است که امروز در رسانه‌ها و سایت‌های وابسته به جمهوری اسلامی تبلیغ می‌شود. به نظر می‌رسد با نمایش سینمایی این روایت جعلی، جمهوری اسلامی خود را بیش از پیش در میان مردم رسوا و بی اعتبار کرده است. بی‌جهت نیست که کاربران فضای مجازی صحنه‌های کشتار طلبه‌ها را با آهنگ‌های رزمی و شاد صداگذاری و در سطح گسترده‌ای در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده‌اند.

از همه مهم‌تر انبوه کامنت‌های کاربران است که کم و بیش در همه آن‌ها کاربران از کشته شدن طلبه‌ها و آخوندها اظهار شادمانی کرده‌اند. شاید هیچ نظرسنجی علمی دربارۀ احساس مردم ایران به ویژه جوانان نسبت به جمهوری اسلامی و دستگاه به اصطلاح روحانیت نمی‌توانست به اندازۀ پخش مجموعۀ تلویزیونی «سرزمین مادری» دقیق و روشن کننده باشد.