امالاختلاس سیاسی و گناه کبیرهی سیاسی، حاکمیت تحمیلی اقلیت بر اکثریت است
جز انتخابات دوره اول و دوم و پنجم، تاکنون در هیچ انتخابات دیگر مجلس، حتی مجلس ششم، میزان مشارکت مردم شریف تهران هرگز به ۵۰ درصد نرسیده است.
اما در آخرین انتخابات مجلس، این میزان به رقم بیسابقهی حداقلی ۲۶ درصد تنزل یافته است. برای آخرین انتخابات ریاست جمهوری نیز این عدد بیشتر از ۳۴ درصد نبوده است.
برخی ارزیابیها نگاه مثبتی به روند تهران در انتخابات جاری نیز ندارد و عددهای هشدار دهندهای را پیشبینی میکند. این رقمها برای هر حکومت و هر حزب و جریان و هر ایرانی باید حامل پیامی مهم باشد. تهران، ابر شهر جمعیت، اقتصاد، سیاست، تجارت و علم و سواد ایران است.
به راستی چرا باید حدود ۷۴ درصد مردم تهران در انتخابات مجلس و ۶۶ درصد در ریاست جمهوری هیچ دلیلی برای حضور و هیچ نمایندهای در میانهی این روندها برای خود نیابند؟ این عدد ۷۴ یا ۶۶ باید تبدیل به چه عددی شود تا همگان را به تامل وادارد؟
اگر در این روند تجدید نظر اساسی نشود، روزی خواهد رسید که کل ایران، تهران شود و اکثریت قاطع مردم، عطای این گونه حضور را به لقایش ببخشند.
کما این که در همان آخرین انتخابات مجلس پس از تهران در البرز تنها ۲۸ درصد، در کردستان ۳۲ درصد و در اصفهان ۳۶ درصد و در مرکزی ۳۹ درصد مشارکت بوده است.
و کما اینکه بسیاری از وزنههای سیاسی و اجتماعی و احزاب عطای کاندیداتوری را به لقایش بخشیدهاند و نخبگان آینهی آیندهی جامعهاند.