با تقدیم احترام و قدردانی به عالم و پژوهشگر حوزهی مطالعات دینی دکتر صدیقه وسمقی که عبادت پروردگار را در خدمت به خلق و همراهی با ایشان و فریاد بر ظلم و بیعدالتی معنا نموده است.?
آخرین روزهای سال ۱۴۰۲ خورشیدی را سپری میکنیم و با شرایط زیر به سال جدید ۱۴۰۳ وارد میشویم:
افزایش فقر شدید و نابرابریهای اجتماعی، کاهش ارزش پول ملی، افزایش احساس ناامنی عمومی برای زندگی روزمره، کاهش شدید قدرت خرید احتیاجات روزمره و نخستین بسیاری از مردم بهویژه کارگران و بازنشستگان
آشکار شدن پیاپی فسادهای گسترده و سیستماتیک در کشور، افزایش فاصله و بیاعتمادی گروههای مختلف جامعه از روحانیت، کاهش باورهای دینی در گروههایی از جامعه باتوجه به برخوردهای سلبی، خشونتورزانه، سیاستزده ازسوی حاکمیت با ادعای سیاستهای دین باورانه
برملاشدن آلودگیهای مالی برخی مقامات کشوری و لشگری و خانوادههای ایشان بدون پیگیریهای عدالت ورزانه و قاطعانهی سیستم قضایی، سرکوب و نادیدهگرفتن دادخواهی بازماندگان جانباختگان و نیز مصدومان اعتراضات دههی اخیر بهویژه اعتراضات آبان ۹۸ و سال ۱۴۰۱
بی رغبتی تعداد بسیاری از مردم به انتخابات و مشروعیت آن که نشانگر مرگ تدریجی سیستم حکمرانی یک کشور است
پرسش مهم اینجاست آیا در شرایط اسفباری که برای این سرزمین و ملت ایران ایجاد شده و با شیب و سرعت بسیار تداوم دارد، علمای دینی و روحانیون همچنان میخواهند مشغول نماز و ذکر و درس و وعظ خود باشند؟
چرا فریاد نمیزنند و به صف معترضان نمیپیوندند؟
چرا از بیحرمتی و مخدوش شدن عزت نفس گروههای بسیار این ملت به دلیل فقر و نابسامانی اقتصادی، دستار بر نداشته و سر به بیابان نمیگذارند؟
مگر این آقایان در این سرزمین زندگی نمیکنند؟
مگر درد و رنج توهینآمیز و حقارت بار تحمیل شده به این مردم را نمیبینند؟
چرا برای مرگ وعدههای داده شده به ملت در بهمن ۵۷، اعلام عزای عمومی نمیکنند؟
آیا راحتی و زندگی چند روزهی این دنیا، بر همراهی با عدالت و حق خواهی مردمان معترض اولویت دارد؟
آقایان بگویند چه مصیبتی به جز اینها که بر سر مردم آمده باید بر این سرزمین آوار شود تا درس و بحث را به کناری نهاده و در جوار حرم شریف در قم یا مشهد یا عبدالعظیم حسنی به تحصن بنشینند؟
چه باید به روز مردم بیاید تا اعلام عزای عمومی کنند؟
چه زمانی بر حاکمیت نهیب میزنند که این ره که رفته و میرود به ترکستان بوده و هست؟
بنظر میرسد این سکوت و بیتفاوتی و مشغولیت به نماز و ذکر و درس و وعظ تکراری آقایان، برای ملت معنادار است و دیر نیست پاسخ آنرا با صدایی رسا از جامعه بشنوند.
آن زمان دیگر جای گله و شکایتی نخواهد بود
که خود کرده را تدبیر نیست…
« خود ستایان تکیه بر اریکه ها زدند.
کتاب خدا را چنان می خوانند که سود ایشان است.
آنان که طیلسان زهد پوشیده اند تک پیرهنان را پیرهن بر تن می درند.
آنان که دستار بر سر می نهند سر از گردن خدا ترسان می اندازند
و آنان که آب بر مردمان می بندند ، مردمان را آب از لبه تیغ میدهند.
این نیست آنچه ما می گفتیم.
اینان سپاه آز می آرایند و دیوار غرور می افرازند و کوشک های خودپرستی میسازند
وانبانشان را از انباشتن پایانی نیست … »
قسمتی از متن فیلمنامه روزواقعه/بهرامبیضایی