تا ۶۵ سال پیش کشور مستقلی به نام مالزی در میان کشورهای عضو سازمان ملل متحد وجود نداشت.
تیرماه ۱۳۴۲ هجری شمسی (۱۹۶۳ میلادی) بود که کشور مالزی که مجموعهای از جزایر با اقوام و مذاهب و نژادهای مختلف است اعلام استقلال از استعمارگران کرد و دارای پرچم و سرود ملی شد.
سه سال بعد در سال ۱۹۶۵ سنگاپور از این کشور جدا شد و چندی بعد سلطاننشین برونئی هم اعلام استقلال کرد.
کشور ۳۳ میلیونی مالزی دارای سلطان و فرمانداران نیمه مستقل محلی است ولی نخست وزیر قدرت بیشتری دارد.
اوست که سکان رهبری کشور را به عهده میگیرد.
با وجود نژادها و اقوام و ادیان متفاوت، مالزی امروز نماد و نمودی از همزیستی مسالمت آمیز است و قوم گرایی در این کشور کمترین تنش را دارد. شعار ملیشان « قدرتمندی در یکپارچگی است» ثبت شده است.
دو سال از انقلاب ۱۳۵۷ ایران میگذشت که مهاتیر محمد معمار مالزی مدرن به نخست وزیری رسید و این کشور را نه تنها از فقر و فلاکت نجات داد بلکه اکنون یکی از کشورهای پیشرفته در میان کشورهای آسیای شرقی است.
سرزمینی که تا صد سال پیش مستعمره بوده و کشورهای زیادی این سرزمین را استعمار و استثمار کردهاند.
از پرتغالیها گرفته تا هلندیها و انگلیسیها و این اواخر ژاپنیها نیز این کشور را تحت سلطه خود داشتند.
همانطور که گفته شد حدود شصت و اندی سال پیش در عرصه جهانی مالزی به عنوان یک کشور اعلام استقلال کرد.
دکتر مهاتیر محمد از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۲ به طور مداوم نخست وزیر بود و توانست پایههای توسعه و پیشرفت کشورش را ریلگذاری کند.
طوری که الان هر ایرانی که به مالزی میرود انگشت به دهان میماند که این کشور چگونه از آن کشور مفلوک به این پایه از توسعه رسیده است؟
به تعبیر مهاتیر محمد تا چند دهه قبل مردم کشورش روی درخت زندگی میکردند
اما الان دانشگاههای معتبر دارد و صادرکنندهی تکنولوژی به بسیاری از کشورهاست.
دکتر مهاتیر محمد، ژاپن پس از جنگ جهانی دوم را الگوی توسعه خود قرار داد و بنا را براین گذاشت که به یک کشور صادرکننده تکنولوژی تبدیل شود.
لذا این کشور چون به لحاظ منابع و متخصص داخلی نمیتوانست چنین گامهایی بردارد از شرکتهای خارجی بویژه کشورهای غربی و صنعتی خواست تا در این کشور سرمایهگذاری کنند تا ضمن ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی، محصولات از مالزی به سایر کشورها صادر شود.
این کشور صرفا نگاه به شرق نداشت زیرا همه جوامع تجربه کرده و میدانند که هیچ کشوری نیست که با تکیه صرف به شرق (چین و روسیه) پیشرفت کرده باشند.
بلکه بر عکس، هر کشوری که فقط به کمونیست های چین و روسیه تکیه کرده، روز به روز در مرداب فلاکت و عقبماندگی غوطهور شده است.
کشورهای جهان سوم سابق که امروز توسعه یافته و پیشرفت کردهاند یا صرفا به کشورهای سرمایه داری صنعتی تکیه کردهاند و یا از هر دو جهان شرق و غرب سود بردهاند.
مهاتیر محمد با الگوبرداری از نظریه نوسازی، همچون ژاپن با تکیه بر کشورهای صنعتی و سرمایهداری توانست اقتصاد مالزی را در مدار پیشرفت و ترقی قرار دهد و نام خود را در تاریخ جهان به عنوان رهبری توانمند به یادگار بگذارد.
آن هم در زمانهای که رهبران بسیاری از کشورهای جهان سوم فقط و فقط به قدرت اندیشیدهاند و کشور خود را در سیاهی و تباهی و فقر و عقبماندگی باقی گذاشتهاند و لعنت ابدی مردمشان را برای خود خریدهاند.
مهاتیر محمد اگر چه از یک خانواده پر جمعیت ۹ نفره برخاست، اما با کوشش و تلاش در سنگاپور پزشکی خواند. ضمن طبیب بودن، به روزنامهنگاری و سیاست علاقهمند شد و حزب تشکیل داد و وارد مجلس قانونگذاری شد.
او بعدها نخستوزیر نامداری شد و توانست کشورش را نوسازی کند و اعتلای امروز را به ارمغان بیاورد. لازم به ذکر نیست که انتقادهایی هم به دوران نخستوزیری ۲۰ ساله وی وارد است. حتی خود اذعان میکند که اولویت او اقتصاد بوده و سایر ابعاد مثل آزادیهای سیاسی در مرحله دوم اهمیت قرار داشت.
ولی بهرحال او حزب داشت و با یک نظام انتخاباتی حزبی روی کار آمد و حکومت کرد.
مهاتیر ، ایران را به خاطر مقاومت در مقابل تحریم های آمریکا و غربیها تحسین می کند اما به خاطر منافع ملی، اجازه نمیدهد بانکهای این کشور با ایران همکاری کنند و تحریم ها را خنثی کنند! زیرا منافع ملی و اقتصاد کشورش به خطر می افتد.
این هم از عجایب دنیای حسابگر و عقلانی امروز است. اگر پیامد تحریم فقر و فلاکتی هست برای دیگران (ایران) باشد و آنها فقط تحسیناش میکنند.
اما حاضر نیستند اقتصاد کشور را به خاطر ایران و یا هر کشور دیگری به خطر بیاندازند. برای او فقط مردمش مهم هستند. او پزشک دردها و رنجهای مردم خویش است.