زندانی سیاسی هاشم خواستار که خود مدتهاست در زندان مشهد محبوس است نسبت به اعدام ۶ زندانی سیاسی اهل سنت هشدار داد. او هشدار داد که با تایید نهایی حکم اعدام این زندانیان، اجرای حکم شان ممکن است قریبالوقوع باشد.
این ۶زندانی سیاسی اهل سنت فرهاد شاکری، عیسی عیدمحمدی، عبدالحکیم عظیم گرگیج، تاجمحمد خرمالی مالکعلی فدایی نسب و عبدالرحمن گرگیج نام دارند.
زندانی سیاسی هاشم خواستار طی نامهای نسبت به خطر اعدام قریبالوقوع ۶زندانی سیاسی اهل سنت در زندان وکیلآباد مشهد هشدار داد. اوایل مردادماه ۱۴۰۳، حکم اعدام این ۶زندانی سیاسی اهل سنت توسط شعبه ۲۹ دیوان عالی کشور تایید شد.
این ۶زندانی سیاسی اهل سنت فرهاد شاکری، عیسی عیدمحمدی، عبدالحکیم عظیم گرگیج، تاجمحمد خرمالی ، مالکعلی فدایی نسب و عبدالرحمن گرگیج نام دارند. در اوایل مردادماه ۱۴۰۳، شعبه چهارم دادگاه انقلاب مشهد در یک پروندهسازی که توسط وزارت اطلاعات انجام شد، این ۶زندانی سیاسی اهل سنت را بار دیگر محاکمه و به اعدام محکوم کرد.
این ۶زندانی سیاسی اهل سنت در سال ۹۴ بازداشت شدند. آنها در سال ۹۸، توسط قاضی داوودآبادی در شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد، به اتهام «بغی» از طریق «عضویت در گروه سلفی حزب الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل سنت ایران» به اعدام محکوم شده بودند.
این حکم یک بار در دیوان عالی کشور نقض و به شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد ارجاع شد. این دادگاه برای بار دیگر به این زندانیان حکم اعدام داده است.
متن کامل نامه آقای مهندس هاشم خواستار به شرح زیر است:
«اواخر سال ۹۸ از وزارت اطلاعات به زندان وکیل آباد، بند ۶.۱ و اتاق ۳ منتقل شدم. در اتاق ۳ با تعدادی از هموطنان از اقوام مختلف (فارس، ترکمن، بلوچ) و مذاهب مختلف (شیعه و سنی) آشنا شدم که میگفتند ما ۹ نفر هستیم که منتسب به گروههای افراطی و بدنام و مورد تنفر مردم خودمان، برای ما پروندهسازی و حکم اعدام دادهاند!
ملت قهرمان ایران؛
آنچه که من دیده و شنیدهام، چنین گروههایی آدمهای بسیار متعصب خشک و ناسازگار با دیگران به خصوص با شیعه هستند. در حالیکه این همبندیها انسانهای بسیار شریف و مهربان و نوعدوست هستند. متاسفانه در سال ۹۹ سه نفر از ایشان (حمید راست بالا ، کجیر سعادت جهانی و محمدعلی آرایش) را اعدام کردند! که هر زمان به یاد آنان میافتم، دلم کباب میشود.
شخصی به نام قاضی حسن حیدری به آنها حکم اعدام داده که به معنای واقعی آدم جنایتکار و مفسدی بوده و ثروتهای کلانی جمع کرده و مدتی هم توسط قوه قضائیه بازداشت و اکنون در خانه تحت نظر است. او شخصاً زندانیان را شکنجه میداده است!
اکنون پرونده ۶ نفر دیگر نیز به دیوان عالی رفته و حکم اعدام این شش نفر آقایان: ۱- فرهاد شاکری ۲- حکیم عظیم گرگیج ۳- مالک علی فدایی نسب ۴- عیسی عیدمحمدی ۵- تاجمحمد خرمایی ۶- عبدالرحمان گرگیج، تأیید شده که هر آن ممکن است اجرا گردد.
سوال اینجاست که چرا حداقل چنین دادگاههایی که با جان انسانها سر و کار دارند، علنی و با هیئت منصفه برگزار نمیشود تا افکار عمومی قانع شود؟
ملت قهرمان ایران:
من از شما معلمان، هنرمندان، ورزشکاران، پرستاران، پزشکان، کارگران، کشاورزان، و…. میخواهم که این نامه را امضا و از مسئولین بخواهید که دادگاه علنی و با هیئت منصفه و توسط یک قاضی که به خوشنامی مشهور باشد برگزار شود تا برای یک بار هم که شده افکار عمومی قانع شود.»
هاشم خواستار
تایید حکم اعدام ۶زندانی سیاسی عقیدتی اهل سنت توسط دیوان عالی کشور
بر اساس گزارشهایی که پیش از این دریافت کرده بودیم، این ۶زندانی سیاسی اهل سنت تحت شکنجه مجبور به اعترافات اجباری شدهاند.
در یک گزارش آمده است: «پس از بازداشت، آنها را در سالنی انداختند که آب حمام و سرویس بهداشتی زندانیان طبقه بالا روی سرشان میریخت. زندانیان در این سالن بدلیل وجود حشرات موذی ساس، شپش و سوسک بشدت تحت فشار بودند.»
منبع دیگری پیرامون شکنجه این ۶زندانی سیاسی اهل سنت گفت:
«این زندانیان همچنین در معرض شکنجههای شدید قرار گرفتند تا زیر شکنجه مجبور به اعتراف شوند. اعتراف به کارهایی که مطلقا انجام نداده اند. در سلولهای انفرادی اطلاعات، وحشیانهترین شکنجهها بر روی این متهمان به اجرا در آمده است.
از جمله شکنجه هایی که در سلولهای انفرادی بر روی زندانیان در زندان وکیل آباد مشهد اعمال شده، ضرب و شتم، زدن شوکر برقی به نقاط حساس بدن زندانی و کابل به کف پاهای زندانی است.
بازجویان اطلاعات برخی از زندانیان را تهدید کردند در صورتی که مطابق خواست آنان، اعتراف نکنند، خانواده زندانی را ترور کرده و یا مورد تجاوز قرار میدهند.»
همین منبع افزود: «با زدن اسپری فلفل به آلت تناسلی و مقعد، زندانیان را شکنجه کردهاند.»
در گزارش دیگری در مورد این۶زندانی سیاسی اهل سنت چنین آمده است:
«این زندانیان اغلب اوقات مجبور بودند برای حفاظت از خانوادههای خویش، به اعترافات دروغین که خواسته عوامل اطلاعات و بازجویان بوده تن بدهند. از جمله این که به دروغ خود را عضو گروهی جا زده و یا به دروغ مسئولیت انجام کار خلافی را بپذیرند. در طی بازجویی مزدوران با دوربینی که در مقابل زندانی میگذاشتند از اعترافات اجباری فیلم میگرفتند.»
یک منبع نزدیک به خانواده یکی از زندانیان گفته است: «عدم اطلاع از خانواده و بی خبری خانواده از زندانی، یکی دیگر از شیوههای شکنجه روحی زندانیان بوده است.»