خانه / اخبار مهم روز / زلزله اجتماعی، ۷ سال پس از زلزله کرمانشاه

زلزله اجتماعی، ۷ سال پس از زلزله کرمانشاه

مســأله اجتماعی به قدری در رابطه با رشــته جامعه شناسی مهم و اساسی اســت که شاید بتوان گفت علم جامعه شناســی در واقع همان علم مطالعه مسأله اجتماعی است. ۲۱ آبان هفتمین سالگرد زلزله هفت و سه دهم ریشتری در غرب استان کرمانشاه است، زلزله ای که دیگر آوار خانه های آن قابل مشاهده نیست، اما افراد این مناطق زیر آوار آســیب های اجتماعی پســا زلزله به ستوه آمده اند. ما نیز بنا بر رسالت رشته خود به عنوان دانش آموخنه رشته جامعه شناسی وظیفه آسیب شناسی این مناطق را تقبل کرده و هفت سال است که مَشغول این وظیفه ایم. یک پدیده طبیعی است، تصور درستی نبست، بهتر است زلزله را یک برساخت اجتماعی بنامیم، ً این که زلزله صرفا زلزله و سایر سوانح طبیعی هم در بستر اجتماعی رخ می دهند و هم در زمینه و بستر اجتماعی قابل فهم هستند، ما نمی توانیم امر طبیعی را از امر انسانی متمایز کنیم، تمام تجارب ما، ساختار های فرهنگی، اجتماعی، کنش ها و آموخته های ما به مثابه اتسان راجع به امر طبیعی در این بستر ها و خرده فرهنگ ها شکل می گیرد و امر طبیعی خارج از ادراک انسانی و عقل اجتماعی معنای بخصوصی ندارد، به عبارت دیگر میزان مصیبت بار بودن یک امر طبیعی به دانش، مهارت و فرهنگ انسانی مناطق مختلف می تواند همسان نباشد. آنچه تبعات زلزله را به این همه آسیب ختم نموده و به مراتب خسارات و آسیب ها را چندین برابر زلزله افزایش داده و می تواند ده ها سال به این آسیب ها تداوم ببخشد، فهم مسولین و افراد جامعه از سوانح طبیعی به صرف طبیعی بودن آن است، یعنی با این تصور که زلزله یک برساخت اجتماعی است غریبه اند، هم در امر ساختمان سازی و مدیریت ریسک، و هم در امر آموزش به شهروندان ی که در یکی از ده ســانحه خیزترین کشور های دنیا زیست می کنند، در امر بازسازی مناطق زلزله زده کرمانشاه نیز شاهد این نگاه از طرف مسولین بودیم، نگاهی فنی محور با حذف امور اجتماعی از آن، در امر بازسازی به هیچ عنوان بازسازی فضای اجتماعی، روانشناختی، فرهنگی، اقتصادی و ارتباطی به ذهن ان ها خطور نکرد، که نتیجه آن بخشی از آسیب های اجتماعی است که امروزه مردم با آن دست به گریبان هستند.

۱- اعتیاد؛ اعتیاد را می توان یک بیماری اجتماعی نامید که دارای عوارض روانی و جسمی است، با گذشت هفت سال از زلزله کرمانشاه، آسیب ها روز به روز افزایش می یابد، برای مثال شهر سرپل ذهاب قبل از زلزله سال ۹۶ به عاری از اعتیاد محسوب می شد، اما ً عنوان منطقه ســبز شناخته شــده بود، یعنی از لحاط اعتیاد یک شهر تقریبا تحقیقات علمی و می دانی نشان می دهد که وضعیت این شهرستان از این لحاظ نه تنها بحرانی نیست بلکه بایستی از مفهوم فوق بحرانی برای آن اســتفاده کرد. مطالعات ما نشــان می دهد که آسیب ها به طور فزاینده ای گسترش یافته و با ســرعت در حال افزایش است. آخرین مطالعه می دانی در ۱۴۰۳ نشان می دهد که:

یک- اعتیاد نه تنها به شکل خطرناکی وارد خانواده های روستایی شده است، در بعضی از خانواده ها کل اعضاء خانواده به نوعی درگیر اعتیاد هستند.

دو- در برخی از روستا ها بیشتر از ۱۵ نفر به اعتیاد گرفتار شده اند و بعضی از آن ها برای ترک اعتیاد به کمپ ها ی ترک اعتیاد پناه برده اند.  

سه- در روستا ها با زنانه شدن اعتیاد مواجه هستیم.

چهار- کودکان زیر جهارده سال هم در روستا ها به اعیتاد مبتال شده اند، در برخی از مدارس از اعتیاد دانش آموزان راهنمایی به مواد مخدر گل خبر دادند.

۲ – دومین مسأله در مناطق زلزله زده کرمانشاه خودکشی است. استان کرمانشاه رتبه اول فالکت و فقر و بیکاری در کشور را به کرات به خود اختصاص داده است، دارای رتبه دوم خودکشــی در ایران اســت، بعد از زلزله سال ۹۶ این آسب تشدید شده است به گونه ای که ما در شهر سرپل ذهاب در یک بازه زمانی دو هفته ای شاهد وقوع هفت خودکشی موفق بوده ایم، این آمار ها فقط موارد ثبت شده است با توجه به مسائل فرهنگی و عدم تمایل خانواده ها، مثال افزایش تعداد سقوط از ساختمان ها و احتمال ً ً که احتماال خودکشــی بعضی از سقوط ها یا خودکشــی باتصادف ارادی، برق گرفتگی، غرق شدن و سایر موارد که تشخیص خودکشی را دشوار می کنند آمار خودکشی بیشتر از آمار های رسمی است. البته وضعیت سایر شهرستان های استان از حیث این موضوع نیز مطلوب نیست و هنواره گزارش خودکشی ها مانند زلزله مردم این استان را تکان می دهد.

۳ – بیکاری و فقر سومین مسأله مناطق زلزله زده کرمانشاه. آمار های رسمی رتبه بیکاری استان کرمانشاه را به کرات رتبه اول بیکاری در کشور اعالم کرده است که خود این مسأله را می توان به نوعی مادر آسیب ها نامید که خود موجد و تشدید کننده خیلی از آسیب ها در استان کرمانشاه است. مطالعات ما نشان می دهد که اغلب مردم مناطق زلزله زده کرمانشاه در زیر خط فقر به سر می برند، شاخص هایی مانند میزان درآمد خانوار، سبد مصرفی خانوار ها، هزینه های کوتاه مدت و بلند مدت، اوقات فراغت، هزینه های تحصیالت و امور درمانی و غیره نشــان می دهد که وضعیت معیشتی افراد این مناطق بسیار دشوار است. برای مثال: برخی از خانوار هایی که مورد مصاحبه می دانی واقع شدند از اینکه به مدت دو سال گوشت قرمز مصرف نکرده اند صحبت کردند، کوتاه سخن این که سفره این خانوار ها روز به روز کوجکتر شده و نسبت به آینده ابراز نا امیدی کردند.

۴ – چهارمین مسأله در مناطق زلزله زده کرمانشاه ترک تحصیل و بی انگیزگی به درس و تحصیالت است. آمار ها نشان می دهد که ترک تحصیل در این مناطق به یک امر طبیعی تبدیل شده است، به گونه ای که در روستا ها در مقاطق راهنمایی و دبیرستان اغلب دانش آموزان یا ترک تحصیل کرده یا فقط جهت رفع تکلیف در مدارس حضور پیدا می کنند. با گذشت هفت سال از زلزله کرمانشاه، هنوز ۲۲ مدرسه به صورت کانکسی اداره می شوند، وضعیت فضای فیزیکی و خدماتی مدارس بسیار نا مطلوب و خیلی از مدارس فاقد سرویس بهداشتی و آب آشامیدتی هستند. به صورت کلی وضعیت فرهنگی این مناطق بحرانی است، بعد از گذشت هفت سال از زلزله کرمانشاه هنوز کتاب خانه های عمومی سرپل ذهاب بازسازی نشده است.

۵ – مهاجرت. پنجمین مسأله اجتماعی مناطق زلزله زده کرمانشاه مهاجرت است. مناطق زلزله زده کرمانشاه از ابتدای انقالب و در جریان جنگ تحمیلی ایران و عراق شاهد یک جابجایی عظیم انسانی بود، اغلب این مناطق توسط نیرو های عراقی به میدان جنگ تبدیل و خیلی از روستا ها و شهر توسط ارتش عراق اشغال شد، مردم آواره و جنگ زده این مناطق تا سال ها بعد از جنگ به این مناطق بر نگشتند و خیلی از این افراد به شهر های بزرگ و کشور های خارجی مهاجرت کردند. مهاجرت افراد مناطق زلزله زده اغلب به کشور های اروپایی و در راســتای پیدا کردن کار و یک زندگی آرام اســت، در روستا های سرپل ذهاب حتی دختران نیز برای به دست اوردن کار تن به مهاجرت داده و شاهد مهاجرت دسته جمعی آن ها هستیم، مصاحبه شوندگان اگر چه غم فراق و غربت عزیزان خود را بسیار زجر آور نامیدند اما اعالم کردند که چاره ای دیگر غیر از انتخاب غربت برای پیدا کردن کار نداشته اند. سفیر دانماک بعد از زلزله، در سفر خود به شهر سرپل ذهاب اعالم کرد که بیشترین آمار پناهجویان در کشور دانمارک، پناهجویان سرپل ذهاب هستند. و اما سایر مسائل در مناطق زلزله زده کرمانشاه که در حوصله این نوشتار نمی گند و به اختصار به آن لشاره می کنم:

۶ – مسائل روانی پسا زلزله.

۷ – مسائل اقشار آسیب پذیر: معلولین، سالمندان، زنان بی سرپرست و خود سر پرست و کودکان.

۸ – دگردیسی در ساختار خانواده و ارزش های این نهاد اجتماعی است.