سعید حجاریان از چهره های سیاسی امنیتی اصلاح طلبان در ایران در یادداشتی در روزنامه اعتماد درباره وقایع اعتراضی دیماه سال جاری اظهار نظر کرده است.
حجاریان در مصاحبه با شماره چهارشنبه 24 ژانویه روزنامه اعتماد گفت: «اعتراضات مانند موج دریا عقب میروند و با شدت بیشتر باز میگردند».
اشاره حجاریان به اعتراضهای مردمی اخیر است که بسیاری از شهرهای ایران را فرا گرفت. این تظاهرات در اعتراض به شرایط اقتصادی و معیشتی آغاز شد اما به تدریج در آن شعارهایی علیه نظام و برای سرنگونی آن سر داده شد.
در نتیجه خشونتهای پیش آمده در اعتراضها دستکم 25 تن کشته شدند. اما این شمار نهایی قربانیان نیست و گزارشها از مرگ تعدادی از معترضان دستگیر شده توسط نیروهای امنیتی در زندانها حکایت میکند.
حجاریان، دستاورد اعتراضهای اخیر نزد جناح راست (اصولگرایان) را، «تعلیق شعار عبور از روحانی» دانست.
این سیاستمدار اصلاح طلب که از بنیانگذاران وزارت اطلاعات ایران است، به انتقادهای شدید و حملاتی اشاره میکند که اصولگرایان علیه حسن روحانی رئیس جمهوری ایران انجام دادند. بسیاری از گزارشها حاکی از آن است که نخستین تظاهرات اعتراضی در مشهد توسط وابستگان جناح اصولگرا علیه دولت روحانی برگزار شد اما به سرعت افسار کار از دست آنها خارج شده و اعتراضهای گستردهای علیه کل نظام حاکم شکل گرفت.
حجاریان که حدود 20 سال پیش در معرض ترور نافرجام یکی از وابستگان جناح اصولگرا قرار گرفت و هماینک در نتیجه آن از معلولیت
جسمی رنج میبرد، تاکید کرد: «عبور از روحانی یعنی گذار از دولت و عبور از جمهوری اسلامی است.
او افزود که دولت یازدهم ایران به ریاست حسن روحانی، «زمینی سوخته» را از دولت پیشین خود به ریاست محمود احمدی نژاد به ارزث برد.
حجاریان وضعیت کنونی کشور را اینگونه توصیف کرد: «وضعیت کنونی آن است که بالاییها میتوانند، بعضی پایینیها (رژیم را) نمیخواهند ولی آلترناتیوی هم موجود نیست».
او درباره رئیس جمهوری پیشین ایران و رابطهاش با جناح اصولگرا هم گفت: «حمدینژاد زمانی که تشعشع هاله نورش چشم راستها را
کور کرده بود دولت را فربه، لخت و ولنگار کرد».
آقای حجاریان در این یادداشت نوشته است: سال ٧٨ معترضان از نظام عبور نکردند، خودسرها و لباسشخصیها و نوپو آمدند و زدند. یعنی بالایی (با اتکا به نیروی غیررسمی) توانست؛ در آن سال آلترناتیو هم موضوعیت نداشت. سال ٨٨، پایین به ساختار پایبند بود، ولی حاکمیت (با تردید) با همه توان خود به صحنه آمد هر چند در نهایت از عدهای به دلیل وقایع کهریزک و… دلجویی شد. این نوبت نیز بالایی توانست و آلترناتیو موضوعیت نداشت چنانکه مهندس موسوی گفت من همراه مردم هستم و نه رهبر آنها. سال ٩۶، پایین (البته بخشی از آنها) از حکومت عبور کردند، اما بالاییها با وجود وسعت کار و قوت نیروی نظامی در شهرستان با تمام قوا به ماجرا ورود نکردند؛ اینبار بالایی (با تردید) نخواست و آلترناتیوی هم موجود نبود و در انتها شرایط به وضع طبیعی خود بازگشت.