یادداشتی در واشنگتن اگزمنر از مایکل روبین، پژوهشگر «انستیتو آمریکن اینترپرایز»
تقریبا یک ماه از تظاهرات سراسری دی ماه در ایران گذشته است و هر چند اعتراضات پراکنده ای این سو و آن سو دیده می شود ولی به نظر می رسد جمهوری اسلامی موفق شده است دست کم فعلا آتش انقلاب و تغییر را خاموش کند.
اقدام رژیم و نیروهای امنیتی اش در مقابل اعتراضات بی خشونت باید هر گونه استدلال لابی گرها و دیپلمات ها، مبنی بر دموکراتیک بودن ایران به صرف انتخاب یک مجلس یا پیشرو بودن اصلاح طلبان رژیم، را بی ارزش کرده باشد.
در حالی که رهبران ایران زخم هایشان را لیس می زنند، بسیاری از آن هایی که نیروهای امنیتی در تظاهرات شناسایی کرده اند یک جهنم را تجربه می کنند. جمهوری اسلامی مملو از ناکارآمدی است ولی وقتی نوبت به ارعاب و سرکوب می رسد نهایت کارآمدی را از خود نشان می دهد.
جمهوری اسلامی از آغاز شکل گیری تا وقایع کهریزک درگیر اعدام و شکنجه و سرکوب بوده است.
در حالی که دولت ترامپ در دفاع از حقوق بدیهی و آزادی های ایرانی ها صحبت کرده است، رهبران اروپا و دموکرات ها در کنگره ساکت مانده اند. ایرانی ها نباید به یک فوتبال سیاسی بدل شوند. تظاهرات برای مقابله با سرکوب در ایران مثل تظاهرات در ایالات متحده نیست. ایرانی هایی ناپدید شده اند و هنوز معلوم نیست چه فجایع دیگری رخ داده است.
زمان آن است که این سکوت پایان یابد، نام افراد ناپدید شده به یاد بماند و با رهبری ایران با تحقیری که سزاوار آن است برخورد شود.