یادداشتی در واشنگتن اگزمنر از آیون ساشا شهین، مدیر برنامه «امور جهانی و امنیت بشری و مذاکره و مدیریت مناقشه» در دانشکده امور عمومی و بین الملل دانشگاه بالتیمور
این هفته مصادف است با سی و نهمین سالگرد بازگشت آیت الله خمینی به ایران برای ربودن یک جنبش مردمی که به برکناری پادشاهی ایران و دیکتاتوری منجر شد.
اما گسترده ترین قیام سراسری از سال هشتاد و هشت به این سو حاکی از این است که مردم ایران آماده اند فصل دیگری را در تاریخ شان رقم بزنند و این مهم ممکن است زودتر از آن که لابی تهران در واشنگتن تصور می کند، اتفاق بیافتد.
مدافعان جمهوری اسلامی سال ها استدلال کرده اند که رژیم ایران:
1:از حمایت عمومی خصوصا در میان فقرا برخوردار است
2:ثبات و قدرت کافی برای مداخله در دیگر کشورها را دارد
3:تمام مخالفت ها را سرکوب کرده و مخالفان به اپوزیسیونی بدون نفوذ در خارج محدود شده اند
4:سپهر سیاسی ایران در رقابت میان میانه روها و تندروها تعریف می شود
5:سپاه پاسداران کنترل کامل امور برای جلوگیری از قیام مردمی را در دست دارد
و توافق هسته ای و منافع مالی ناشی از لغو تحریم ها به بهبود زندگی طبقه متوسط ایران و در نتیجه جایگاه میانه روها کمک کرده است.
برخلاف تظاهرات جنبش سبز اکثریت غالب شرکت کنندگان در اعتراض های دی ماه و بهمن ماه در ۱۴۲ شهر ایران از بخش های فرودست جامعه بوده اند. آمار خود رژیم نشان می دهد که نیمی از معترضان بین ۱۹ تا ۲۵ سال و یک چهارم دیگر ۲۵ تا ۳۲ سال سن دارند.
اعتراضات اقتصادی به سرعت لحنی سیاسی به خود گرفت. حتی یک فروشگاه یا موسسه خصوصی در این تظاهرات هدف حمله قرار نگرفت. به مکان هایی مانند مراکز سرکوب، ساختمان های دولتی و دفاتر امامان جمعه حمله شد که مروج افراط گری و بنیادگرایی رژیم هستند.
تنها رقابتی که اینک در ایران اهمیت دارد رقابت میان قدرت مردم و کنترل رژیم است.
اینک یک ایران به دور از حاکمیت آیت الله ها که تا همین یک سال پیش دور از تصور بود سرانجام به یک امکان واقعی بدل شده است و زمان آن است که سیاستگذاران در واشنگتن خود را با این واقعیت جدید تطبیق بدهند.