اسحاق جهانگیری در مورد فروش نفت ایران گفت: «نفت خام ایران در بورس داخلی عرضه خواهد شد و بخش خصوصی، نفت بخرد صادر کند. به میزانی که نیاز داشته باشیم، بخش خصوصی در تناژهای مختلف وارد عرصه شده است. الآن هم روزی ۶۰هزار بشکه نفت در بورس خریداری میشود».
اینکه چرا در این آشفته بازار دولت روحانی دست به چنین اقدامی زده، به وضعیت آشفته و پریشان اقتصادی آن برمیگردد، چون ترامپ اعلام کرد تا ۴نوامبر صادرات نفت ایران را متوقف خواهد کرد. این موضوع، اقتصاد متکی بر نفت رژیم را به فروپاشی خواهد کشاند.
رویتر گزارش کرد کره جنوبی برای اولین بار از سال ۲۰۱۲ تاکنون اقدام به توقف بارگیری نفت ایران در ماه ژوئیه کرد، ژاپن خرید نفت ایران را مشروط به معافیت آمریکا کرد، هند خرید نفت از ایران را کاهش داد.
شرکت ریلاینس اینداستریز هند، مالک بزرگترین مجتمع پالایشگاهی این کشور، بهدلیل تحریمهای جدید اعلامشده از سوی آمریکا علیه تهران، قصد دارد واردات نفت ایران را متوقف کند، این اقدامات نشان میدهد که عزم آمریکا برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران جدی است و این کشورها آن را جدی گرفتهاند.
دولت روحانی با مشکلات بسیار حادی در زمینهٔ اقتصادی اجتماعی روبهروست. جهانگیری در این زمینه به شبکه خبر گفت: «اینها این مشکلات مثل یک اتاق باروتی ست یک اتاق گازی ست که یک جرقهای نیاز داره که جرقه زده بشه یک اتفاقی بیفته، آقا جرقه هم گاهی اوقات میتوانه یک تلاطم باشه».
با این درجه از مشکلات و با اقتصادی که فقط به نفت وابسته است دولت روحانی باید به هر قمیت نفت بفروشد، به همین دلیل برای فرار از تحریمهای نفتی که در انتظارش است، دست به حراج نفت زده است.
نتیجه عملی این کار چه خواهد بود؟
رژیم در این زمینه در دهه ۸۰ تجربه دارد، بابک زنجانی قرار بود که تحریمها را دور بزند و نفت بفروشند، آنها در تلاش برای این کار با استفاده از شرکت های کشتیرانی کشورهای گمنام این کار را میکردند و نفت میفروختند، بخشی را هم البته قاچاق میکردند، بابک زنجانی در این زمینه و البته حق بهجانب در دادگاه گفت: «مانند دزدان دریایی چند روز توی دریا بودم که نفت را بفروشم».
یکی از همدستان بابک زنجانی فردی به نام مهدی شمس با تابعیت انگلیسی بود که کار این فرد، پیدا کردن شرکتهای کشتیرانی برای همکاری بود، در یک نمونه او در کشور مالت یک شرکت کشتیرانی پیدا کرد و با آن کار میکرد.
در ماجرای فروش نفت توسط بابک زنجانی و همدستانش سرمایههای این کشور توسط مشتی از وابستگان به حکومت بهغارت میرفت، بهعنوان مثال یکی از اتهامات مهدی شمس این بود که یک میلیارد و ۲۰۰میلیون یورو را اختلاس کرده بود. یا بابک زنجانی در دادگاه اعتراف کرد که ۲۲میلیارد یورو پول نقد دارد.
۲۲میلیارد یورو یعنی ۲۵میلیارد و ۸۷۲میلیون دلار که این رقم بیش از یارانه ۵سال ایرانیهاست، یعنی میزان دزدی بهواقع نجومی است.
از آنجا که در ایران چیزی به نام بخش خصوصی وجود ندارد و بهقول روحانی بخش خصوصی، خصولتی است، بخش خصوصی در واقع سپاه پاسداران است که تمام شرکتهای بزرگ و کوچک را بلعیده، روحانی میخواهد نفت را هم تماماً در حلقوم سپاه بریزد و از سپاه سهم خودش را بگیرد.
البته بخشی را هم به آقازادهها و مهرههای خودش خواهد داد.
در بحث جنگ جناحی بر سر دوتابعیتیها نوبخت گفت: «من فقط سربسته بهتون بگم… بخشی از ابزارهامون رو سوزوندیم سربسته ازش میگذرم، همینایی که وقتی شما تحریم میشی چکار باید بکنی مسیر رسمی که بهتون جواب نمیده اونوقت حالا دیگه».
در نتیجه با این سیاست غارتگریهای بسیار بیشتری از سرمایههای کشور ایجاد خواهد شد و بابک زنجانیهای بیشتری در این عرصه تولید خواهد شد.
شاید بتوان در یک مقایسه با امر فروش ارز دولتی نتیجه این کار را دید، از مابهالتفاوت قیمت ارز دولتی یعنی دلار ۴۲۰۰تومانی، با قیمت بازار عدهیی از این امتیاز ویژه میلیاردها تومان به جیب زدهاند. سلیمی نماینده مجلس گفت: که یک رانت ۱۱۰هزار میلیارد تومانی ایجاد شده است و دهها بابک زنجانی تولید شده است.
اما وقتی پای نفت به میان میآید یعنی صدها میلیارد دلار سرمایهای که توسط سپاه و آقازادهها قرار است غارت شود و هرگز چیزی به مردم ایران نخواهد رسید.
چون هیچ کشوری را نمیتوان با قاچاق و راههای غیرقانونی اداره کرد، اینها تلاشهای بینتیجهای است که فقط جیب مشتی از مهرههای خودشان را پر میکند.