مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با واردات واکسن کرونای آمریکایی و انگلیسی با خشم عمومی در ایران همراه شده است.
بسیاری بر این باورند که مخالفت با ورود واکسن از کشورهای غربی به بهانههای موهوم، عقبگرد تاریخی به زمان حکمرانی سلسله قاجار است.
مخالفت رهبر جمهوری اسلامی با واردات واکسن کرونای آمریکایی و انگلیسی با خشم عمومی در ایران همراه شده است. بسیاری بر این باورند که مخالف با ورود واکسن از کشورهای غربی به بهانههای موهوم، عقبگرد تاریخی به زمان حکمرانی سلسله قاجار است.
علی خامنهای جمعه گذشته در یک سخنرانی تلویزیونی گفت مخالف واردات واکسن از این کشورهاست، چراکه به آنها اطمینانی ندارد، چرا که «شاید آنها بخواهند واکسن تولیدی خود را روی ایرانیها امتحان کنند.»
رهبر ایران در فروردین ماه امسال هم شیوع ویروس کرونا در ایران را مرتبط به «جن و انس» دانست و از آمریکا به عنوان یکی از متهمان در ساخت این ویروس نام برد و نسبت به کمکهای دارویی این کشور به ایران ابراز تردید کرد.
بیاعتمادی و نگاه سرشار از تردید و توهم گروهی از مقامهای جمهوری اسلامی به ویروس کرونا و واکسنهای تولیدی به منظور مقابله با این بیماری، در حال حاضر به بحرانی روانی و بهداشتی در ایران تبدیل شده است.
بسیاری از مردم از این نحوه رویارویی روحانیون حاکم بر ایران با این ویروس و مدیریت آن انتقاد میکنند و به سیاستها، برنامهها و آمارهای دولتی نگاهی تردیدآمیز دارند.
گروهی از کاربران شبکههای اجتماعی هم مدیریت میرزا محمدتقیخان فراهانی مشهور به «امیرکبیر»، نخستین صدراعظم ایران در زمان ناصرالدینشاه قاجار در مقابله با بیماریهای عمومی در آن زمان را بهتر و برتر از شیوه رویارویی مقامهای ایران با بحران کرونا میدانند.
در شبکههای اجتماعی فارسیزبان میتوان برخی از روایات و تصاویر مربوط به ۱۰۰ سال پیش ایران را دید که در انتقاد از مدیریت بحران کرونا در ایران، بازنشر شده است.
این روایات میگوید هرچند امیرکبیر تلاشهای بسیاری کرد تا مردم را مقابل بیماریهای کشندهای همچون وبا و آبله مایهکوبی کند، اما مخالفت گروهی از روحانیون شیعه و متنفذان سیاسی، موانع و مشکلاتی را برای او فراهم کرده بود.
منتقدان و معترضان با یادآوری مخالفت ۱۰۰ سال پیش روحانیون با مایهکوبی عمومی در ایران، معتقدند این نقش را در حال حاضر علی خامنهای و گروهی دیگر از روحانیون شیعه و «اطبای اسلامی» برعهده گرفتهاند.
در متون تاریخی برجا مانده از دوره قاجار، روایاتی بسیاری از مخالفت روحانیون با درمانهای نوین بیماریهای شایع در ایران دیده میشود.
«سایریل لوید الگود» مورخ و پزشکِ بریتانیایی در ایران از جمله کسانی است که نوشته «روحانیون تهران به حضور اروپاییان معترض بودند و این امر را یکی از علل اصلی شیوع بیماری» در این شهر میدانستند.
برخی روحانیون شیعه عصر قاجار به همراه اطبای سنتی و دعانویسان، پزشکی نوین را منشاء کفر میدانستند و معتقد بودند که «طب نوین مقدمـهای بـرای سـیطره دارالکفـر بـر دارالاسلام» خواهد بود و به همین خاطر در برابـر هـر نـوع نـوآوری و پدیدۀ نو که بوی غرب از آنها استشمام میشد، مـانع ایجاد میکردند.
تبلیغات و شایعهپراکنیها و موضعگیریهای این سه طیف در دوران قاجار منجر به شکلگیری جوی منفی علیه گروهی از پزشکان غربی در ایران و روشهای درمانی آنها شده بود.
نتیجه این اقدامات باعث شد مردم به معدود داروهای شیمیایی موجود در ایران نگاهی منفی داشته باشند و مصرف داروهای گیاهی را موثرتر بدانند.
روحانیون و دعانویسان همچنین القاء کرده بودند دستگاههایی که توسط انگلیسیها در جنوب ایران به منظور ضدعفونی و مقابله با بیماریهای شایع وارد شده، در واقع دستگاهی برای «جوشاندن کودکان مسلمانان» است.
بیاعتنایی به قرنطینه و مخالفت با واکسیناسیون عمومی از دیگر مواردی است که گزارش شده روحانیون عصر قاجار با آن مخالف بودهاند.
«حاج سـیاح» در کتاب خاطرات خود در این فقره توضیح داده که چگونه طلاب حامی یکی از «علمای» نجف مانع از قرنطینه شدن این «عالم» در کرمانشاه شدند که از شهر وبازده نجف میخواست وارد ایران شود.
آنطور که سیاح نوشته، این طلاب در مخالفت با قرنطینه گفته بودند: «مقدم حضـرت آقـا مقـدس و بخشنده است و هر زمان که ایشان قدم میگذارند بـال و مصیبت زدوده میشود و نیاز به قرنطینـه نیسـت.»
گزارشهای دیگری هم در دسترس است که میگوید واکسیناسیون کودکان مسلمان در تهران به خاطر جوی که روحانیون علیه پزشکان غربی به راه انداخته بودند، در دورههایی با شکست مواجه شده بود.
اطبای سنتی و دعانویسان همراه با روحانیون همچنین تبلیغ میکردند، طب انگلیسی با «شیطان» پیمان بسته است و ملـکالطباء، حاجی میرزابابا شیرازی که یکی از مخالفان سرسخت طـب اروپـایی بـود، رسـاله «جوهریـه» خود را را در انکار طب اروپایی نگاشت.
شکلگیری مکاتب چهارگانه (اربعه) از سوی گروهی از «حکمای ایرانی» از دیگر موارد مخالفت با طب نوین در دوره قاجار بوده است.
گزارشها همچنین میگوید مجوز طبابت در دوره قاجار را گروهی از «علما» صادر میکردند و آنها صـدور گـواهی طبابـت بـا امضـا طبیب خارجی نامسلمان را «استعماری» میدانستند.
علت این مخالفت روحانیون را وحشت آنها از کاسته شدن دامنه نفوذ و اثرگذاری خود در میان تودهها اعلام کردهاند، امری که باعث میشد مرجعیت عام این افراد در حوزههای مختلف شکسته شود.
دعانویسان هم در کنار روحانیون شیعه، از دیگر موانع توسعه طب نوین در ایران به شمار میروند که سابقه مخالفتهای آنها به دوران پیش از قاجار هم میرسد.
شلیک تفنگ و ایجاد صدا با هدف مقابله با بیماری وبا در «شیراز» با این تصور که این بیماری با صور فلکی مرتبط است، یکی از همین مصادیق خرافه در ایران دوره قاجار بود.
متون تاریخی میگوید زمانی در شیراز وبا آمد، اما یهودیان و مسیحیان این شهر به آن مبتلا نشدند و مسلمانان هم به گمان اینکه مصرف الکل علت این مساله است، حریصانه مست میکردند و در خیابانهای شیراز برای وبا رجز میخواندند.
یا مثلا به عقیده مردم درمان معده درد در آن زمان این بود که خانواده بیمار نزدیکترین مردی را که سر طاس داشت را به بالین وی میآوردند و آن مرد سر خود را به شکم بیمار میمالید تا درد او برطرف شود.
برخی از طبیبان ایرانی هم به سبب اعتقاد زیاد به روشهای درمانی طب سنتی، معایبی را که بهزعم آنان دانش پزشکان اروپایی داشت به مردم گوشزد میکردند و با القاء اینکه «فرنگیان بیشتر دواهای سمّی و جوهری تجویز میکنند»، عوام را از پذیرش و عمل به دستورها و تجویزهای آنها باز میداشتند.
همچنین برخی از «علمای مذهبی» که دستی در «طبابت» نیز داشتند، به سبب اعتقادات دینی خود در باب رعایت بهداشت، تندرستی و شیوههای درمانی امراض، دیدگاه خوبی نسبت به طرز عمل پزشکان خارجی نداشتند. آنها به طور معمول نسخههای خود را با استخاره مینوشتند و در صورتی که استخاره بد میآمد، بیمار را جواب کرده و از معاینه او سرباز میزدند.
آنها اغلب بر داروهای طبیعی و سنتی تأکید داشتند و نسبت به استفاده از داروهای فرنگی خوشبین نبودند.
گروهی دیگر از روحانیون نیز نفس حضور پزشکان خارجی و معاینه مردم بهویژه زنان مسلمان از سوی طبیبان غیرمسلمان را جایز نمیشمردند و به مقابله با آنها اقدام میکردند.
با وجود همه این مخالفتها و کارشکنیها که برآمده از زیست سنتی و مذهبی و توسعه نیافته در زمان قاجار بود، اما به تدریج پزشکی نوین از همان دوران قاجار راه خود را در ایران باز کرد و گسترش یافت.
اما حالا با گذشت بیش از ۱۰۰ سال، گروهی از روحانیون حاکم بر ایران از جمله علی خامنهای، مقابل یکی از مهمترین دستاوردهای پزشکی به منظور مقابله با بیماری جهانی کرونا، ایستاده و نمیخواهند از آن برای مایهکوبی مردم ایران استفاده کنند.