خانه / مقالات / نگاهی به ۹ ماه برخورد با دانشجویان معترض؛ از «فلج تحلیلی» تا بسیج همه ابزارهای سرکوب :میلاد پورعیسی

نگاهی به ۹ ماه برخورد با دانشجویان معترض؛ از «فلج تحلیلی» تا بسیج همه ابزارهای سرکوب :میلاد پورعیسی

سرکوب بی‌سابقه دانشجویان سراسر کشور در حالی در ۹ ماه گذشته از آغاز اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ادامه دارد. در عین حال کمتر درباره دشواری‌های این سرکوب برای دستگاه امنیتی، صحبت می‌شود.

این در حالی است که مرور برخی اسناد امنیتی محرمانه‌ای که در طی این چند ماه فاش شده نشان می‌دهد، هم شمار بالای دانشگاه‌های درگیر در این اعتراضات، و هم تنوع بالای کنش‌های دانشجویان، موجب شد تا دشواری سرکوب آنها دوچندان شود.

تا به حال آمارهای متفاوتی از شمار دانشگاه‌های معترض در رسانه‌ها مطرح شده است. بالاترین این آمار مربوط به خبرگزاری «هرانا»، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر است که حدود ۱۵۰ دانشگاه معترض از مهر سال گذشته تا امروز را نشان می‌دهد. و البته در مجموع صدها تجمع اعتراضی نیز در دانشگاه‌های مختلف برگزار شد.

هرانا در گزارشی که تنها ۸۲ روز بعد از آغاز اعتراض‌ها منتشر کرده بود نوشته بود که دانشجویان در این مدت ۶۱۵ تظاهرات اعتراضی برپا کردند. این گونه اعتراض‌ها که عموما در محوطه دانشگاه‌های مختلف کشور برگزار می‌شوند تا امروز ادامه داشته است.

از آن سو در یکی ازشماره های بولتن داخلی خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران اشاره شده که دست کم «۵۱ درصد دانشجویان دانشگاه های دولتی» و« ۱۸ درصد دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی»، تنها در تجمعات دانشجویی، به عنوان یکی از کنش های اعتراضی دانشجویان شرکت داشته‌اند.

«فلج تحلیلی» جمهوری اسلامی
.

جریان سرکوب اعتراضات دانشجویی «زن، زندگی، آزادی» در هفته‌های ابتدایی این اعتراضات، با دستگیری گسترده دانشجویان فعال، به ویژه اعضای فعلی و سابق تشکل‌های دانشجویی آغاز شد. به طور مشخص بسیاری از کسانی که تا اندازه‌ای چهره‌های شناخته‌شده‌تر در میان فعالان دانشجویی محسوب می‌شدند در هفته‌های اول اعتراض‌ها به سرعت دستگیر شدند.

اما تقریبا از آبان ماه سال گذشته، بعد از حدود یک ماه اعتصاب و حاضر نشدن دانشجویان معترض بر سر کلاس‌های درس، جریان بازداشت دانشجویان با دستگیری صدها نفر در دانشگاه، خوابگاه، یا در منزل و مسیر دانشگاه اوج گرفت. از اینجا دیگر دستگیری‌ها لزوما به فعالان دانشجویی خلاصه نمی‌شد و دایره کسانی که نامشان به عنوان دانشجوی بازداشتی منتشر می‌شد، گسترش یافت.

همزمان موج کم سابقه محرومیت از تحصیل و امکانات رفاهی و احضار به حراست دانشگاه‌ها هم پیگیری شد. آبان سال گذشته، عبدالله معتمدی، رییس دانشگاه علامه طباطبایی تهران، با «بحرانی» خواندن شرایط اعتراضات، از مجوز شورای عالی امنیت ملی به کمیته‌های انضباطی، برای ممنوع الورود کردن دانشجویان معترض خبر داد.

دانشجویان بر خلاف سال‌های قبل، در جریان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» دیگر برای بیان اعتراض‌شان به برگزاری تجمع و تحصن، و صدور بیانیه‌ها اکتفا نکردند و به شکل کم‌سابقه‌ای انواع هنرهای اعتراضی در قالب موسیقی و هنر اجرایی، از دل دانشگاه بیرون آمد.

کشته شدن مهسا امینی به دلیل حجاب اجباری هم، حالا هر گونه به چالش کشیدن این سیاست را به کنشی علیه جمهوری اسلامی بدل کرده بود. در هم شکستن جدا سازی جنسیتی سالن‌های غذا خوری دانشگاه‌ها و نادیده گرفتن پوشش اجباری از سوی دانشجویان، در کنار دیگر کنش‌های اعتراضی، کار سرکوب را برای جمهوری اسلامی از همیشه دشوارتر کرد.

دانشجویان همچنین با خلق شعارهای تازه مانند «زنانگی، تنانگی، آزادی و برابری» و «هیز تویی، هرزه تویی، زن آزاده منم» و برخی شعارهای دیگر، در تبدیل شدن برابری جنسیتی به یکی از اولویت‌های معترضان، نقش بازی کردند.

در آبان ماه فایلی صوتی به دست بی‌بی‌سی فارسی رسید که در آن، فردی به نام «شکوهی» که احتمالا یک مقام وزارت اطلاعات بود، در جلسه «مدیران امنیتی بلند پایه جمهوری اسلامی»، بازگشایی دانشگاه‌‌ها بعد از دو سال تعطیلی کرونایی را «اشتباه بزرگ» خواند و نظام را به خاطر صدور این مجور، دچار «فلج تحلیلی» ارزیابی کرد.
است، اما با فرض صحت محتوای آن، آنچه در این فایل بیش از هرچیزی به چشم می‌آمد، نگرانی آن مقام امنیتی از ابعاد اعتراض‌ها در دانشگاه‌ها و اثرات این وضعیت بر کشور بود.

سپاه پاسداران «زنگ خطر» را به صدا در می‌آورد
یکی دیگر از ابعاد مهم واکنش حکوت در برابر اعتراض‌های دانشجویی این بود که بر اساس اطلاعات بولتن داخلی خبرگزاری فارس، این اعتراض‌ها به دلیلی برای شکل‌گیری اختلافی بین دولت و سپاه پاسداران تبدیل شده بود.

در بولتن داخلی خبرگزاری فارس، چهاردهم مهر ماه سال گذشته، در حالی که دو هفته از آغاز اعتراضات دانشجویی گذشته بود، از طرح ادعای کنترل بحران جمهوری اسلامی در دانشگاه‌ها از سوی «برخی افراد» که احتمالاً نمایندگان اطلاعاتی دولت ابراهیم رئیسی بودند، انتقاد شده بود.

در این بولتن آمده بود: «برخی افراد در جلسه‌ای با حضور رهبر انقلاب گفتند… زنگ خطر به صدا درآمده و ما روز به روز در دانشگاه پایگاه خود را در دانشگاه از دست می‌دهیم. امّا برخی دیگر حرف‌های عجیبی زدند… یکی از این آقایان گفت شما خیالیان راحت باشد. ما در دانشگاه بساط این‌ها را جمع کردیم. در حالی که این طور نیست. ما روز به روز موقعیت خود را در دانشگاه از دست می‌دهیم. این که استاد دانشگاه صریح علیه رهبری صحبت می‌کند، به خاطر این است که قبلاً در دانشگاه بسیجی داشتیم. اساتید جرات نمی‌کردند که جسارت کنند.»

.
در بولتن داخلی خبرگزاری فارس در نهم آذر ماه ۱۴۰۱ هم آمده بود که حتی «تعطیلی دانشگاه‌ها» یکی از سناریوهای روی میز دستگاه های امنیتی برای مهار صدای اعتراض دانشجویان بود. برخی ناظران معتقدند که همین مساله نشان می‌دهد که تا چه اندازه از نظر دستگاه‌های امنیتی، سرکوب دانشگاه در این مقطع ناکارآمد بوده است.

در همین شماره بولتن داخلی خبرگزاری فارس، این نگرانی از سوی نهادهای امنیتی مطرح شده بود که ایده تعطیلی دانشگاه‌ها می‌تواند به «شکل گیری دوباره تحرکات خیابانی» بیانجامد. به نوشته این بولتن، اعتراضات «از دانشگاه» شروع شد و «به خیابان کشیده شد» و باز «به دانشگاه بازگشت» و حالا با تعطیلی دانشگاه، این هراس وجود داشت که بار دیگر خیابان به شلوغی روزهای نخست این جنبش شود.

در همین فضای بیم حکومت از آینده اعتراض‌های دانشگاهی و اثرات این اعتراض‌ها بر بخش‌های دیگر جامعه ایران، ابلاغ شیوه نامه جدید انضباطی به دانشگاه های سراسری در ابتدای آذر ماه سال گذشته، زنگ مرحله‌ای جدید از سرکوب‌ها را به صدا در آورد: «قانونی» کردن محرومیت دانشجویان از تحصیل، خوابگاه، و غذای دانشگاه که از این‌جا دست نهادهای امنیتی را برای برخورد با دانشجویان معترض باز می‌کرد.

اگرچه اطلاعات دقیق درباره حجم این برخوردها در دست نیست، بررسی‌های بی‌بی‌سی فارسی نشان می‌دهد که

در ابتدای آذرماه تنها در ۱۵ دانشگاه کشور، حدود ۱۶۰۰ دانشجو ممنوع الورود به دانشگاه یا از تحصیل محروم شدند.

تقریباً یک ماه بعد یعنی یازدهم دی سال گذشته، خبرگزاری هرانا آخرین آمار «دانشگاه‌های معترض» را ١۴۴ واحد اعلام کرد. کمیته‌های انضباطی و حراست دانشگاه‌ها از همان روزها با اجرای شیوه نامه جدید انضباطی، علاوه بر ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان شرکت کننده در تجمعات دانشگاهی، فشار برای تنبیه طراحی کنندگان هنرهای اعتراضی و سازمان دهندگان اعتصابات را دستور کار قرار دادند.

برخی دانشجویان معترض دانشگاه‌های مختلف در ماه‌های گذشته بارها گفته‌اند، حراست و کمیته‌های انضباطی دانشگاه‌ها شرط لغو ممنوع الورودی و تعلیق تحصیلی آن‌ها را، «لو دادن» ادمین‌های کانال‌های تلگرامی دانشجویی و سازمان دهندگان کنش‌های متنوع اعتراضی اعلام کرده‌اند.

.
اوج گیری نصب دوربین‌های مداربسته متعدد و استخدام نیروهای جدید و پر شمار به عنوان حراست و حفاظت فیزیکی دانشگاه‌ها در همین دوره تایید می‌کند جمهوری اسلامی برای کنترل کنش‌های متنوع دانشجویان مجبور به انجام حرکات جدیدی علاوه بر بازداشت و ضرب و شتم معترضان دانشگاهی شد.

علاوه بر این در همان شماره نهم آذر ماه سال گذشته بولتن داخلی خبرگزاری فارس پیشنهاد «ایجاد محدودیت‌های اجتماعی» برای برخورد با دانشجویان دیده می‌شود؛ اقداماتی نظیر لغو گواهینامه رانندگی و «لغو معافیت تحصیلی دانشجویان پسر» و ممنوع الخروج کردن و حتی تهدید به مرگ دانشجویان معترض، و از آن سو کمک به «دانشجویانی که با مشکلات معیشتی» رو به رو هستند، همه از طرح‌هایی است که در بولتن‌های داخلی خبرگزاری فارس، برای فشار بر دانشجویان معترض مطرح شده است.

در شماره نهم آذر سال گذشته بولتن داخلی خبرگزاری فارس، «آگاه سازی» خانواده دانشجویان از «پروژه کشته سازی دشمنان» جمهوری اسلامی، «موجب نگرانی» خانواده‌ها و «نقش آفرینی» آن‌ها در کنترل فرزندان خود، تهدید تلویحی دانشجویان معترض به قتل به شمار می رود.

به بیان ساده‌تر، نگاهی به جزییات این اقدام‌ها و ابتکار عمل‌های دستگاه‌های امنیتی برای برخورد با دانشجویان معترض نشان می‌دهد که حکومت به شکلی کم‌سابقه – و چه بسا بی‌سابقه در سه دهه اخیر – از تمامی ابزارهایی که برای سرکوب دانشگاه در اختیار داشت بهره برد تا جلوی اعتراض‌های دانشجویی را بگیرد.

انبوه دانشجویانی که به تعبیر نهادهای اطلاعاتی، ورود آن ها به صحنه اعتراضات، معادلات متفاوتی را برای حکومت رقم زد، بر خلاف سال‌های قبل، بخشی از اساتید دانشگاه‌ها را هم به همراهی با خود وادار کرد.

بیانیه‌های مختلفی که هرازگاهی از سوی اساتید دانشگاه‌های مختلف به شکل انفرادی و گروهی در حمایت از دانشجویان معترض یا اعتصاب دانشگاه منتشر می‌شد، در کنار دخالت معاونت‌های آموزش برخی دانشگاه‌ها در اخراج دانشجویان از جلسه امتحان علیرغم مخالفت اساتید آن‌ها، و اخراج صدها تن از اساتید معترض، بازتاب بیرونی این همبستگی میان برخی از اساتید و دانشجویانشان بود.

در بولتن داخل شماره ۲۶ خبرگزاری فارس، آمده که تنها در دانشگاه صنعت شریف، از مجموع ۵۱۷ استاد، تقریبا ۴۰۰ نفر از دانشجویان معترض حمایت می‌کنند و از آن سو تنها «۳۰ استاد حزب اللهی و انقلابی» هستند.

همچنین صدها تن از اساتید دانشگاه‌های سراسری و دانشگاه آزاد اسلامی، به ویژه در آبان و آذر سال گذشته با صدور نامه‌های سرگشاده، خطاب به روسای دانشگاه‌ها و مسئولان قضایی و امنیتی به هجوم نیروهای امنیتی به داخلی دانشگاه‌ها و خوابگاه‌های دانشجویی برای دستگیری دانشجویان اعتراض کردند.

در برخی دانشگاه‌ها نظیر دانشگاه کردستان جمعی از اساتید به همراه دانشجویان در تحصن اعتراضی نسبت به «هتک حرمت دانشگاه» از سوی نیروهای امنیتی و «سرکوب شدید اعتراضات مردمی» اعتراض کردند. بازداشت برخی اساتید دانشگاه‌های آزاد و سراسری، و قطع حقوق تعداد دیگری از آن‌ها، از پیامدهای همبستگی شماری از اساتید با دانشجویان معترض بود.

قطع همکاری با صدها تن از اساتید حق‌التدریس در دانشگاه‌های مختلف که از دی ماه سال گذشته اوج گرفت، از رویدادهایی بود که کمتر در طی اعتراضات دانشجویی در مورد آن اطلاع رسانی شده است.