انسان دوره سنت و انسان دوره مدرن دو الهیات متفاوت دارند. در این بحث به تفاوتهای فلسفی، سیاسی، اجتماعی و کلا معرفتی آنها کاری ندارم و فقط برخی از تفاوتهای مهم الهیاتی آنها را فهرست میکنم. طبعأ با تغییر منظر الهیاتی، بسیاری از مسائل زندگی انسان نیز تغییر میکند.
۱. انسان سنتی تکلیف دارد. انسان مدرن حق دارد.
۲. انسان سنتی عقل را با وحی سازگار میکند. انسان مدرن وحی را با عقل سازگار میکند.
۳. انسان سنتی خود را برای دین میخواهد. انسان مدرن دین را برای خود میخواهد.
۴. انسان سنتی مناسکگراست. انسان مدرن اخلاقگراست.
۵. انسان سنتی تقدیرگراست. انسان مدرن تدبیرگراست.
۶. انسان سنتی جبرگراست. انسان مدرن اختیارگراست.
۷. انسان سنتی در جهان بسته میزید. انسان مدرن در جهان باز میزید.
۸. انسان سنتی مرجعیت پذیر است. انسان مدرن مرجعیتگریز است.
۹. انسان سنتی توحدگراست. انسان مدرن تکثرگراست.
۱۰ انسان سنتی مطلقباور است. انسان مدرن مطلقناباور است.
۱۱. انسان سنتی «دیگری» را نمیبیند. انسان مدرن «دیگری» را میبیند.
۱۲. انسان سنتی به تاریخمندی باور ندارد. انسان مدرن همه چیز را تاریخمند میبیند.
۱۳. انسان سنتی منابع معرفتی کمتر دارد. انسان مدرن منابع معرفتی بیشتر دارد.
۱۴. انسان سنتی به قصد هدایت دیگری گفتوگو میکند. انسان مدرن به قصد فهم دیگری گفتوگو میکند.
۱۵. انسان سنتی نقال است. انسان مدرن نقاد است.
۱۶. انسان سنتی خدای جبار دارد. انسان مدرن خدای جبران کننده دارد.
۱۷. انسان سنتی بیم دارد. انسان مدرن امید دارد.
۱۸. انسان سنتی دین کشکولی دارد. انسان مدرن دین تحلیلی دارد.
۱۹. انسان سنتی مفتون جواب دادن است. انسان مدرن شیفته پرسیدن است.
۲۰ انسان سنتی خدایش مولا و او عبد است. انسان مدرن خدایش عشق و او عاشق است.
۲۱. انسان سنتی به مأموریت الهی تبلیغ معتقد است. انسان مدرن به مأموریت انسانی تفهم باور دارد.
۲۲. انسان سنتی تقلیدباور است. انسان مدرن تحقیقباور است.
۲۳. انسان سنتی یک الهیات و یک خوانش را ممکن میداند. انسان مدرن چند الهیات و چند خوانش را ممکن میداند.
۲۴. انسان سنتی مرگاندیش است. انسان مدرن زندگیاندیش است.
۲۵. انسان سنتی در آخرت رستگار میشود. انسان مدرن رستگاری را از همین دنیا آغاز میکند.