خانه / مقالات / سیاستِ ارشاد، گشت ارشاد

سیاستِ ارشاد، گشت ارشاد

.
.

گشت ارشاد، به واقع فرزند سیاستِ ارشاد است؛ یعنی سیاستِ مبتنی بر هدایت و پرورش. سیاستِ ارشادی ذاتاً ولایت‌مدارانه است. به این معنا هر نوع ولایتِ سیاسی، منتهی به سیاستِ ارشادی می‌شود. چه این ولایت، از آن یک شخص باشد (سلطانی)، چه از آنِ یک گروه یا چند نفر باشد (الیگارشیک)، چه از آنِ یک ایدئولوژی (ایدئولوژیک). ولیّ، چه شخص و چه گروه و چه ایدئولوژی، مرشد است و هادی، هدایت‌گر جامعه و پرورش‌دهنده است.

حکومت دینی مبتی بر ولایت فقیه، یک نوع سیاستِ ارشادی است که بر ولایت دین یا شریعت استوار است و این ولایت دینی را در ولایت فقیه، ظاهر کرده است. یعنی ولایت دین با تفسیر رسمی ولیّ فقیه. تا زمانی که حکومت دینی هست، ولایت فقیه هست، سیاستِ ارشاد هم هست.

سیاستِ ارشاد، یعنی سیاستِ مبتنی بر هدایت و پرورش، سه رُکن اساسی دارد:

یکی این‌که؛ رسالت حکومت و مأموریّت دولت، دنبال‌کردن خیر مردمان و تضمین مصلحت و سعادت جامعه است…

دوم این‌که؛ تنها یک خیر، یعنی تنها یک صراط مستقیم، وجود دارد. سعادت و مصلحت مردم، در تنها صراط مستقیم است…

سوم این‌که؛ مردمِ عامّی، چونان صغار و صغیر، آنقدر که باید عاقل و بالغ نیستند که توان تشخیص خیر خود را داشته باشند…

عقل فردی و وجدان درونی برای مصلحت و سعادت کفایت نمی‌کند. عقل متعالی و حکمت عالی که نزد نخبگان و حکیمان است، توان تشخیص خیر و حصول سعادت و مصلحت را دارد. این‌که نخبگان و حکیمان چه کسانی هستند، ولایت حکومت مشخّص می‌کند. بنابراین، حکومت و دولت در دست نخبگان و حکیمان (بنابر تشخیص ولایت)، حقّ و بلکه وظیفه دارد که خیر مردم را پی بگیرد و انسان‌ها را به صراط مستقیم ارشاد و هدایت کند…

در یک حکومت دینی، خیر مردم فرمان الهی است و مصلحت مردم شریعت است و سعادت بهشت اخروی یا کمال دینی…

رهبرِ حکیم و فرزانه، یعنی رهبر فقیه و مؤمن کسی است که این خیر را دریافته است، شریعت را پیاده می‌کند و هادی مردم به بهشت ابدی است…

سیاستِ ارشاد، به ضرورت منتهی می‌شود به اجبار و تحمیل، زور و خشونت، یکدست‌سازی و تکثّرزدایی، دخالت تامّ در زندگی مردم و نابودی آزادی. در یک کلام، سرانجام سیاستِ ارشاد چیزی جز توتالیتاریسم نیست. سیاستِ ارشاد از بیخ و بنیان مخالف حقّ فردی هر شخص در انتخاب و اختیار خیر خود است؛ جایی برای حقوق فردی و آزادی هر فرد در زندگی نمی‌گذارد، کثرت و تنوّع را می‌سوزاند و تحمیل‌گر یک اراده است.

عینیّت سیاستِ ارشاد، همین ماشین‌های گشتی است؛ نماد عینی این نوع سیاست است…