یکم- مولانا در فیه ما فیه می فرماید : “بین انا رب فرعون و انا الحق منصور تفاوت بسیار است. انا رب فرعون یعنی من خدا هستم و انا الحق منصور یعنی من نیستم هر چه هست اوست” به نظر میرسد نکته ای که خامنه ای در دیدار با خانواده …
ادامه»مقالات
روسیه و جزایر سهگانه
..غلط کردم گویی های رژیمی که یک نفر برای همه تصمیم میگیرد . حکو مت ها وجریان هایی که یک نفر در رآس برای همه چیز تصمیم میگیرد بدون هیچ استثنایی راه به خطا می روند و خود زمین رشد و کسترش را به شوره زار تبدیل مکنند این …
ادامه»سیاست و سرنوشت شهروندانمحمدباقر تاج الدین.
اگر جامعه را بنا بر قول جامعه شناسان شامل چهار نظام اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تصور کنیم ..آن گاه می توان گفت که نظام سیاسی و در واقع سیاست هر جامعه ای بدون تردید بر روی سایر نظام های جامعه تأثیرگذار بوده و در نهایت بر روی سرنوشت و زندگی …
ادامه»داستان یک فروپاشی
پهناورترین کشور تمام تاریخ، بزرگترین دارنده تسلیحات هستهای، یکی از فاتحین جنگ دوم بینالملل، پدرخوانده بیش از نیمی از جمعیت جهان، برادر بزرگتر و… آنچنان فرو پاشید که دیگر حتی کسی سالروز فروپاشی آن را به یاد ندارد… عکس بالا، لحظه تاریخیست که یلتسین، گورباچف را مجبور میکند بیانیه فروپاشی …
ادامه»مائو با مُردنش یکمیلیارد نفر را از زیر خط فقر بالا کشید…!!بیژن اشتری
. دیکتاتور چین تا وقتی زنده بود اجازه اصلاحات اقتصادی نداد… کتاب “موج عظیم” استیون رادلت به راستی شگفت زدهام کرد. این داستان توسعه چه قدر شیرین است و باید هم که شیرین باشد، حکایت خروج یکمیلیارد انسان کره خاکی از زیر خط فقر و رسیدنشان به آموزش و بهداشت …
ادامه»بریدهای از داستان طلب آمرزش : صادق هدایت
برگرفته از کتاب نفیس: « سهقطرهخون » « صادق هدایت » مشدی رمضانعلی خاکستر ته چپقش را تکان داد و گفت:خدا پدرت را بیامرزد، پس ما برای چه اینجا آمدهایم؟سه سال پیش من در راه خراسان سورچی بودم.دو نفر مسافر پولدار داشتم، میان راه کالسکه چاپاری شکست.یکی از آنها …
ادامه»دارم به خانه سالمندان میرم
این متن توسط یک خانم نویسنده بازنشسته نوشته شده که احساسش را زمان انتقال به خانه سالمندان به نگارش در آورده است: …. دارم به خانه سالمندان میروم،مجبورم. وقتی زندگی به نقطه ای میرسد که دیگر قادر به حمایت از خودت نیستی، بچه هایت به نگهداری از فرزندان خودشان مشغول …
ادامه»گوشهای از خاطرات میرزا محمدعلی محلاتی
میرزا محمدعلی محلاتی ملقب به “حاج سیاح”، پس از ۱۸ سال سیاحت دور دنیا، موقع برگشتن به ایران در زمان ناصرالدین شاه در بخشی از خاطراتش چنین مینویسد: جماعت عمامه به سر همه جا را پر کردهاند و همه مقامات را صاحب شدهاند. کسی نمیداند کدامیک از آنها فهم و …
ادامه»کلهخوران عمارتنشین! :دکتر محمد(شهریار) شفائی
. شورای شهر تهران؟ همان کارنامه دولت در ابعاد کوچکتر پادشاهی شیری داشت که دستور داده بود روزی ده تا کله گاو بهعنوان غذا به او بدهند. شیربان در دل میگفت: «کوفتش بشود! ده تا کله برای شیر زیاد است…» و هر روز یکی از کلهها را برای خود برمیداشت. …
ادامه»گنجشککِ پدر : علی مرادی مراغهای
. اغلب فرزندان خودکامگان، سرنوشت رقتانگیز و تراژیکی پیدا میکنند، شاید نتایج شوم عملکرد پدر، نه تنها دامنِ کلِ کشور بلکه حتی دامن فرزندان خودش را نیز میگیرد. بنگرید فرزندان قذافی، صدام و… آندره مالرو در کتاب ضد خاطراتش مینویسد که فرزندان آنها یا کشته میشوند یا خودکشی میکنند! …
ادامه»