خاطرۀ نگاشته شده بر مبنای واقعیت است و لحظاتی ستُرگ و فراموش نا شدنی از رزم دلاورانۀ مجاهد خلق حمید رضا معصومی ، در شهرکوچک اُشترینان که از توابع بروجرد می باشد؛ از زبان شاهد عینی نقل شده، و در یاد و سینۀ مردمِ رنج کشیدۀ آن دیار برای همیشه …
ادامه»آرشيو برچسبها: هوشنگ اسدیان
” نبرد زندانی “:هوشنگ اسدیان (پگاه)
تقدیم به تمام زندانیان سرزمینم ایران و جهان که برای آزادی و برابری پیکار کرده و می کنند. تو بیا زِ خونه بیرون ، آفتاب هنوز قشنگه موهاتو بریز رو شونت، گردنت خیلی بلنده سَرِ تو افراشته اش کن، هیکلت مِثه پلنگه زلفاتو افشون ترش کن، گیسوانِ تو قشنگه خواستنت …
ادامه»“برای فرمانده سارا در فروغِ پُر فروغ “: هوشنگ اسدیان
تو پلنگی که از صخره به آسمان پریدی تا ماهِ برابری را در بغل گیری تو بارانِ بی قراری هستی با قطراتِ درشتِ زندگی تو در پیچ و تابِ حنجرۀ انقلاب فریادی در جستجوی آزادی تو کوه آرمیده در دلِ دشتی با قله های مرتفع تو آبشار ریخته بر جان …
ادامه»” آتش به اختیار، اتحاد با اختیار “:هوشنگ اسدیان
خمینی ای دجالِ هار، کاشفِ آتش اختیار در تب و تابِ انقلاب، دهان دریده گرگِ هار گفتی قلمها بشکنید، بر پا کنید چوبهای دار زندان شکنجه بر قرار، ایران و آن شبهای تار یک ماه زِ انقلاب گذشت، آتش نمودی اختیار حمله نمودی کردستان، گفتی بیاریدش دمار قارنا و قعله …
ادامه»“ویلپنت، 30 خرداد و یک آسمان ستاره ” :هوشنگ اسدیان
طبعی به هم رسان که بسازی به عالمی یا همتی که از سر عالم توان گذشت (کلیم کاشانی) توان و همتی که در مقاومت سازمان یافته و رهبری پاک باخته وجود دارد، می رود تا بر سر عالم عدالت شکوفه دهد و به گُل نشیند. اندک اندک جمع مستان می …
ادامه»