زاکانی که قرار بود روزگاری با هوچیگری هنر مدیریتیاش را به رخ همگان بکشد و جهانیان را به شگفتی در آورد، این روزها سخت تلاش میکند بمب بترکاند تا بلکه مورد توجه قرار گیرد و مهم هم نیست باعث خوشنامی و یا موجب بدنامیاش شود..
او میخواهد بگوید اگر سازنده نیست، تخریبگر قهاری که میتواند باشد.
پروژه و برنامه مسجدسازی زاکانی باعث واکنشهای تندی شد که بیگمان او از این واکنشها بدش نمیآید و چه بسا لذت هم ببرد که هنر عصبانی کردن جامعه را خوب بلد است.
اما چرا مسجد سازی؟
در این باب تاملاتی چند قابل اعتناست:
۱. پروژه مسجدسازی، هر چند به نام ارزشهای دینی توجیه میشود اما در واقعیت امر کمترین نسبت و ارتباط را با آن ارزشها دارد و در این بین، نمیتوان از منافع مالی لحاظ شده برای برخی پیمانکاران خاص غفلت کرد.
اما احداث مساجد در پارکها از آنجا که نماد و نماینده حاکمیت تعبیر میشود، نتیجه معکوس خواهد داد و ضد خودش عمل میکند.
۲. پروژه مسجدسازی را نمیتوان قائم به شخص زاکانی دانست..
بلکه آن را بایستی در امتداد سایر پروژههای جریان سیاسی و فکری نشسته بر مسند قدرت دانست که زاکانی مجری بدنام آن است..
همانجریانی که در سالهای گذشته شروع به احداث آرامگاههایی تحت نام مقبره شهدای گمنام در مراکز تفریحی و آموزشی بالاخص در دانشگاهها کرد تا بلکه بتواند آن اماکن و فضا را به تسخیر در آورد تا میدان کنش معترضین تنگتر شود و بهانهای برای سرکوب آنها بهویژه دانشجویان و جوانان فراهم شود.
۳. تسخیر پارک با ایجاد مساجد را باید ادامه سیاست حاکمیت در تسخیر و تخریب فضای مجازی دانست که به شدت از آن هراس دارد..
پارکها به مثابه فضا و میدان فیزیکی، همچنان در ایجاد بستر تعامل و تجمع مردم موثر و مهماند و حاکمیت به خوبی از آن آگاه است..
جریان انحصارگر حاکم میداند که مساجد این روزها وضعیت مناسبی ندارند و مسجدگریزی پدیده فراگیری شده است و خوب واقف است که احداث مساجد در پارکها مورد استقبال جامعه قرار نمیگیرد..
اما میخواهد مساجد اولاً حداقل نقش منفی یعنی در دافعه مردم از پارکها داشته و باعث پراکندگی آنها شوند
و دوم آنکه، بهانه برای سرکوب فیزیکی و ایدئولوژیکی مردم در این فضا نیز مهیا باشد.
حاکمیت این کار را انجام میدهد تا شادی و انرژی موجود در پارکها را بگیرد و دیگر خصلت و نقش تعامل بخشی و نشاط افزا در میان مردم نداشته باشند.
تانک شهرداری تمام فضاها را سنگرهایی میداند که دشمن یعنی مردم در آن ها نشستهاند و باید مرحله به مرحله آنها را فتح کرد.